درخواست حذف یا اختیاری شدن درس عربی در دروس تحصیلی

#حذف_درس_عربی

درخواست حذف یا اختیاری شدن درس عربی در دروس تحصیلی

وزیر محترم آموزش و پرورش
جناب آقای رضا مراد صحرایی

رئیس محترم مجلس شورای اسلامی
جناب آقای محمدباقر قالیباف

دبیر محترم شورای‌ عالی انقلاب فرهنگی

اعضای محترم سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی

با سلام و احترام؛

اینجانبان، توجه به این کارزار و خواسته‌ی خود را از شما خواستاریم:

۱- درس عربی از برنامه‌های درسی مدارس (به‌جز رشته علوم انسانی) حذف یا اختیاری شود.

۲- علاقه کم و اشتیاق پایین محصلین نسبت به درس عربی مورد توجه واقع شود.

۳- عدم نیاز به این زبان در ادامه تحصیل و زندگی؛ البته با اشاره به این موضوع که زبان عربی، زبان قرآن و احادیث بزرگان دین ماست، بهتر است مطالب مرتبط و مورد نیاز، در کتاب دینی ادغام شوند. ضمناً، با توجه به وجود تعداد زیادی کلمه عربی در زبان فارسی، بهتر است این لغات به‌همراه آموزش ریشه، هم‌خانواده و املای صحیح کلمه در کتاب زبان فارسی با سرفصل مجزا آورده شود تا به مرور زمان بتوانیم این لغات را با معادل فارسی آن جایگزین کنیم.

۴- عزیزان و استادانی که پیش از این آموزگار زبان عربی بودند با توجه به ماهیت رشته تحصیلی خود، می‌توانند به آموزش زبان فارسی، زبان انگلیسی، دین‌وزندگی و قرآن در مقاطع مختلف تحصیلی مشغول شوند و با توجه به کمبود معلم در کشور، هیچ خطری آینده شغلی این عزیزان را تهدید نخواهد کرد.
(لازم به ذکر است که این درخواست برای حذف درس عربی در تمامی دوران تحصیلی و یا تمامی رشته‌ها به غیر از علوم انسانی است.)

۵- هم‌اکنون در سرار کشور دچار کمبود معلم هستیم و کلاس‌های خالی بیش از ۱۰ هزار عدد می‌باشد؛ این طرح می‌تواند نیروی مورد نیاز را جبران کند و کمبود معلم را در کشور کاهش دهد.

خواهشمندیم با توجه به موارد گفته شده، دستورات لازم را برای این درس با توجه به موارد گفته شده و صدای مردم صادر بفرمایید.

با تشکر از زمانی که در این کارزار مورد استفاده قرار دادید.

69%
31 درصد مانده تا ثبت رسمی در دبیرخانه سازمان مخاطب
[اطلاعات بیشتر]

امضاکنندگان: 1377 نفر

  • نیما خلیلی

  • محمد صالح حیدرتبار

  • مهران پوستی

  • عباس حسینی

  • سجاد پرنیانی

  • محمد ارسلان دامن کشان

  • روح‌الله باغدار امیدی

  • آرشا یانوق

  • محمدرضا شجریان

  • فاطمه پوریزدانی

  • امیر کرمی

  • محمد محمدی

  • ریحانه پاک منش

  • فاطمه براتی

  • هما آزادی

  • هادی افسریان

  • زهرا حبیبی کله‌سر

  • احسان مودّت

  • حسین ایرانی

  • علی برزگران

  • محمد سبحانی

  • فاطمه صدوقی

  • Mobina Rostami

  • جواد پورمحمد

  • مهدی موری

  • آراد وادخانی

  • ندا خسروی نژاد

  • فریدون عارف فر

  • سید بردیا ترابی

  • فاطمه حسینی

بحث و گفتگو

محمد صالح حیدرتبار : «مَنِ اسْتَبَدَّ بِرَأْيِهِ هَلَك، وَمَنِ اسْتَشَارَ الرِّجَالَ شَارَكَهَا فِي عُقُولِهَا.» (نهج‌البلاغه، حکمت ۱۶۱) هر که رأی خود را برتر و بی‌نیاز از رأی دیگران بداند، هلاک می‌شود؛ و آن‌که با مردم خردمند مشورت کند، در خردشان شریک شده است.
💬 پاسخ
س موسوی : برابر آیه 9 سوره طارق که می فرماید:‌‌ «یوم تبلی السرائر» و نیز آیه 110 سوره مبارکه توبه که می فرماید:‌ «و قل اعملوا فسیری الله عملکم و رسوله و المؤمنون» و برخی آیات دیگر‌‌‌‌‌‌؛ در روز قیامت که روز بازپرسی از اعمال و عمر دنیایی انسان هاست قطعا اعمال انسان ـ چه خوب و چه بد‌ ـ آشکار می گردد، هم او خود می فهمد که چه کرده است و هم دیگران آگاه می گردند زیرا قیامت ظرف ظهور و آشکار شدن همه حقایق زندگی دنیا و اعمال افراد است؛ سرش آن است که بالاخره باید ارزش و عظمت بندگان راستین و صالح خدا از یک سو و بدبختی و پستی ناپاکان و تبهکاران از سوی دیگر؛ در یک جایی باید بدون کم و کاست نمایان شود،‌ تا اهل ایمان احساس خوشنودی کرده و تبهکاران شرمسار گردند و آن وقت روز قیامت است؛‌ و از این رو است که قرآن می فرماید:‌ قیامت به گونه ایست که گنه کاران را با چهره شان می توان شناخت «یعرف المجرمون بسیماهم» (الرحمن، آیه 41). و در جای دیگر آمده است:‌ «در قیامت گروهی با چهره های سفید و روشن دارند و گروهی دیگر چهره های تاریک و غبارآلود «وجوه یومئذ مسفره،‌ ضاحکه مستبشره و وجوه یومئذ علیها غبره نزهقها قتره»‌ (عبس،‌ آیات 41-38).
💬 پاسخ
محمد صالح حیدرتبار در پاسخ به س موسوی: ما نه از قیامت می‌ترسیم، نه از پرسش راستین شرم داریم در قرآن آمده: «یَومَ تُبلَى السَّرائِر» (طارق: ۹) — روزی که درون‌ها آشکار می‌شود. اما آیا آن روز، روز رسوایی پرسش‌گران است؟ یا روز شرمساری آنان که بر ذهن میلیون‌ها نوجوان، دانش بی‌ثمر تحمیل کردند؟ امام علی (ع) در خطبه‌ای فرمود: «از مردم، ایمان به زور مخواهید؛ زیرا ایمانِ شمشیرخورده، ماندنی نیست.» پس اگر دین با زور پذیرفتنی نیست، چرا آموزش باید با اجبار باشد؟ امام صادق (ع) گفت: «دانشی که فهم آورَد، نور است؛ اما دانشی که تنها حفظ شود، باری است سنگین.» ما نمی‌خواهیم دانش‌آموز، کلمات عربی را حفظ کند و در زندگی‌اش هیچ بهره‌ای نگیرد. ما خواهان دانشی هستیم که زندگی بسازد، نه حافظه را پر کند. ما نمی‌گوییم عربی بد است؛ ما می‌گوییم: تحمیل، بد است. ما نمی‌گوییم قرآن خوانده نشود؛ ما می‌گوییم: فهم قرآن را با آموزش زبان قرآن، اشتباه نگیریم. ای کاش دوستانی که ما را تهدید به قیامت می‌کنند، سخن پیامبرشان را هم به یاد می‌آوردند که فرمود: «نیمی از دانش، پرسیدن است.» و ما پرسیدیم: چرا فرزندان ایران، باید درسی را بخوانند که نه در کارشان سود دارد، نه در زندگیشان کاربرد دارد؟ ما نه با دین دشمنیم، نه با آخرت. ما با «زور»، با «برچسب زدن»، و با «تحمیل آموزش ناکارآمد» مخالفیم. قیامت، روزی‌ست که چهره‌ی فریب‌کاران آشکار می‌شود — نه چهره‌ی آنان که برای آینده‌ی آموزش، دل‌سوزی کرده‌اند.
💬 پاسخ
س موسوی در پاسخ به محمد صالح حیدرتبار: آمیختن حق و باطل ویژگی منافقان است که پیوسته کفر، باطل و گمراهی را با حق در هم آمیخته و در لباس حق جلوه می‌دهند. ساده‌اندیشان را در جاده باریک و پر پیچ و خم گمراهی می‌کشانند، به طوری که هیچ رچاه بازگشتی ندارند. امیرالمۆمنین(علیه السلام) می‌فرماید: «یَقُولُونَ فَیُشَبِّهُونَ وَ یَصِفُونَ فَیُمَوِّهُونَ قَدْ هَوَّنُوا الطَّرِیقَ وَ أَضْلَعُوا الْمَضِیقَ؛ گفتارشان شبهه‌انگیز است، در سخن، حق را با باطل می‌آمیزند، راه ورود به خواسته‌های خود را آسان و طریق خروج از آن را تنگ و پر پیچ و خم می‌سازند (تا مردم را در دام خود گرفتار سازند ).» مولای متقیان علی(علیه السلام) آنها را دار و دسته شیطان می‌خواند و می‌فرماید: «فَهُمْ لُمَه الشَّیْطَانِ وَ حُمَه النِّیرَانِ؛ پس آنان گروه شیطان و شعله‌های آتش دوزخ هستند.» همچنان که خداوند متعال می‌فرماید: «أُولئِک حِزْبُ الشَّیْطانِ أَلا إِنَّ حِزْبَ‌الشَّیْطانِ هُمُ الْخاسِرُون» «اینان گروه پیروان شیطانند و آگاه باشید که گروه شیطان تحقیقاً در زیانی غیر قابل جبران هستند.»
💬 پاسخ
محمد شمالی : تهمت‌زدن سنت پیامبر نیست؛ انحراف از روش اوست در تاریخ اسلام، در همان سال‌های نخست در مدینه، گروهی بودند که با پیامبر (ص) مخالفت فکری یا سیاسی داشتند. به آنان منافق گفته می‌شد، اما نکته‌ی مهم این است: فقط خود پیامبر، آن هم با وحی، حق شناخت و نام بردن آنان را داشت. در «جنگ تبوک»، عبدالله بن اُبَی – سردسته‌ی منافقان – با کارشکنی‌های آشکار به سپاه ضربه زد. اما پیامبر چگونه با او برخورد کرد؟ نه تبعیدش کرد، نه کشتش، نه تهمت زد؛ حتی هنگام مرگش برایش نماز خواند تا جامعه دچار چنددستگی نشود. آیا ما امروز از پیامبر آگاه‌تریم که به‌خاطر یک پرسش آموزشی، کسی را «منافق» یا «ضد دین» بنامیم؟ ابوذر غفاری و سلمان فارسی نیز گاه به شرایط زمانه اعتراض داشتند؛ ولی نه از دین رانده شدند، نه دشمن شمرده شدند. کارزار ما نه علیه دین، بلکه برای آینده‌ی آموزش این سرزمین است. ما نه منکر دین، بلکه خواهان تفکر، گفت‌وگو و مدرسه‌ای برای «آموزش آگاهانه»‌ایم. این‌گونه تهمت‌ها و تحریف‌ها، فقط می‌کوشد ما را انحرافی و ضد دین جلوه دهد، در حالی که دغدغه‌ی ما تربیت فرزندان، اصلاح آموزش و شفاف‌سازی روندهاست. بیایید گفتگو کنیم، نه داوری پیش‌رس. ما همچون پیامبرمان، به روشنی و رحمت باور داریم، نه تحقیر و تهمت.
💬 پاسخ
س موسوی : ها أَنْتُمْ أُولاءِ تُحِبُّونَهُمْ وَ لا يُحِبُّونَكُمْ وَ تُؤْمِنُونَ بِالْكِتابِ كُلِّهِ وَ إِذا لَقُوكُمْ قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلَوْا عَضُّوا عَلَيْكُمُ الْأَنامِلَ مِنَ الْغَيْظِ قُلْ مُوتُوا بِغَيْظِكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ هان! (اى مسلمانان!) اين شماييد كه آنان را دوست مى‌داريد، ولى آنها شما را دوست نمى‌دارند، در حالى كه شما به همه‌ى كتاب‌ها (ى آسمانى) ايمان داريد (ولى آنها به كتاب شما ايمان نمى‌آورند.) و هرگاه با شما ديدار كنند (منافقانه) مى‌گويند: ما ايمان آورديم و چون (با هم) خلوت كنند، از شدّت خشم بر شما، سر انگشتان خود را مى‌گزند. بگو: به خشمتان بميريد، همانا خداوند به درون سينه‌ها آگاه است. پیام ها 1- تشخيص روحيات دشمن و انگيزه‌هاى حقيقى خود، بسيار دقيق است، به‌ همين جهت در صدر آيه، كلمه‌ى «ها» هشدار و تنبيه آمده است. 2- دوستى بايد دو جانبه باشد وگرنه مايه‌ى ذلّت و خودباختگى و احساس حقارت است. «تُحِبُّونَهُمْ وَ لا يُحِبُّونَكُمْ» 3- مسلمان به تمام كتاب‌هاى آسمانى پيشين ايمان دارد، گرچه ديگران به قرآن ايمان نياورند. «تُؤْمِنُونَ بِالْكِتابِ كُلِّهِ» 4- به هر اظهار ايمانى اطمينان نكنيد. «قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلَوْا ...» 5- گمان نكنيد كه محبّت شما، دشمنان كينه‌توز را نسبت به شما مهربان مى‌كند. «تُحِبُّونَهُمْ ... عَضُّوا عَلَيْكُمُ الْأَنامِلَ مِنَ الْغَيْظِ» 6- انگيزه‌هاى درونى، بازتاب بيرونى دارد. در آيه‌ى قبل: «قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْواهِهِمْ» در اين آيه‌ «عَضُّوا عَلَيْكُمُ الْأَنامِلَ مِنَ الْغَيْظِ» 7- دشمن نسبت به شما خشم و غضب ندارد، بلكه غيظ دارد. غيظ در مواردى بكار مى‌رود كه ظرف انسان از غضب پر شده باشد. «مِنَ الْغَيْظِ» 8- از امدادهاى الهى، افشاى روحيه‌هاى دشمن براى مسلمانان است، تا اغفال نشوند وهوشيار باشند. «وَ ما تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ ... وَ إِذا خَلَوْا عَضُّوا عَلَيْكُمُ الْأَنامِلَ ...» 9- دشمنان كينه‌توز خود را تحقير كنيد. «مُوتُوا بِغَيْظِكُمْ» 10- برخورد اسلام با منافقانِ موذى، شديدتر از كافران است. «إِذا لَقُوكُمْ قالُوا آمَنَّا ... مُوتُوا بِغَيْظِكُمْ» 11- گاهى اعلان نفرت و نفرين لازم است. كافران كينه‌توز و منافقان حيله‌گر شايسته‌ى نابودى هستند. «مُوتُوا بِغَيْظِكُمْ» 12- به بهانه‌ى جذب كفّار، به آنها محبّت نكنيد، زيرا گاهى انگيزه‌ى واقعى محبّت، طمع يا ترس و يا خودباختگى است. «إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ» 13- خداوند به اسرار دلها آگاه است. «عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ» اگر باور كنيم كه خداوند همه چيز را مى‌داند، كمتر دست به حيله و فريب مى‌زنيم. منافقان توطئه‌گر نيز بدانند كه خداوند عملكرد آنان را مى‌داند و به‌ موقع پاسخ خواهد .
💬 پاسخ
محمد صالح حیدرتبار در پاسخ به س موسوی: درود، ما نه با دین در ستیزیم، نه با زبان. کارزار ما خواهان آموزش آگاهانه، آزادانه و مردمی‌ است؛ نه تقلید کور و تحمیل از بالا. از آیات قرآن برای تهدید و نفرت‌پراکنی بهره نگیرید، که خداوند، خود آگاه‌ترین به دل‌هاست. آیت‌الله طالقانی، که هم قرآن را می‌شناخت و هم درد مردم را، گفت: "اگر جامعه‌ای کثیف باشد، حتی اگر بر سر آن جامعه، پرده‌ای از آیات قرآن هم بکشی، باز هم آن جامعه کثیف است." ما به سخن او باور داریم. ما می‌گوییم: اگر آموزشی ناسالم، سنگین و ناکارآمد است، پوشاندن آن با آیات، آن را سودمند نمی‌کند. آموزش، جای منطق، آزادی و گفت‌وگوست، نه تحمیل و تحقیر. کسی که نه آمار می‌پذیرد، نه منطق را می‌فهمد، و نه به فلسفه باور دارد، چگونه از دینی سخن می‌گوید که بزرگان آن طالقانی، طباطبایی، و بهبهانی بوده‌اند؟ آنان که دین را چراغ دانایی می‌دانستند، نه ابزاری برای سرکوب اندیشه. اینجا سخن از ایمان نیست، سخن از آموزش فرزندان ایران است. آن‌جا که خرد، آزادی و انتخاب نیست، ایمان هم به بند کشیده می‌شود. ما فرزندان ایران‌ایم، نه دشمن ایمان؛ اما ایمان را با زور و اجبار نمی‌شناسیم. آموزش باید به زبان دل باشد، نه زبانی تحمیلی. اگر ما را نکوهش می‌کنید، دست‌کم با منطق، با اخلاق، با گفت‌وگو. تهدید و تهمت، چهره‌ی اندیشه نیست؛ چهره‌ی ترس است.
💬 پاسخ
محمد شمالی در پاسخ به س موسوی: کسی که دین را نمی‌فهمد، و بر آمار و منطق گردن نمی‌نهد، چگونه می‌تواند مدعی پیروی از بزرگانِ بزرگِ ما باشد؟ علامه طباطبایی که قرآن را نه فقط کتابی آسمانی، که دریچه‌ای به حکمت و اندیشه می‌دید؛ او در «المیزان» نشان داد که فهم دین بدون عقل، به تاریکی می‌ماند. فلسفه‌اش نوری بود که بر همه‌ی زوایای زندگی تابید. آیت‌الله طالقانی، که همواره صدای عدالت‌خواهی و درد مردم بود، به ما آموخت که پرده‌پوشی بر ناکامی‌ها و ظلم‌ها به هیچ‌رو علاج نیست؛ «اگر جامعه‌ای کثیف باشد، حتی آیات قرآن را به آن آویزان کنی، باز کثیف است.» این جمله، نه فقط یک نقد است، بلکه زنگ خطر بیداری است. شهید مطهری، دانشمندی که دین را عقلانی و اخلاقی خواند و آن را در خدمت آزادی و حق‌طلبی می‌دید، هشدار داد که هر دینی که اجازه نمی‌دهد انسان آزاد بیندیشد، دینی نیست که انسان را به اوج برساند، بلکه زنجیری است بر پای او. آیت‌الله بهجت، که نفس دین را معنویت ناب می‌شناخت، نشان داد که دین واقعی در قلب‌های پاک و جان‌های زلال جای دارد، نه در جهل و تحمیل‌های ظاهری. پس اگر کسی نمی‌پذیرد که آموزش باید آزاد و روشن باشد، اگر کسی نمی‌خواهد با داده‌ها و عقل بسازد، و فقط بر تکرار شعارهای از پیش داده شده اصرار دارد، آن فرد هنوز راه بزرگان ما را نیافته است. بزرگان ما راه را به سوی آزادی، دانایی و عدالت نشان دادند؛ راهی که هیچ‌گاه در تاریکی جهل و تحمیل‌ها گم نشود. کسی که با این حقیقت‌ها آشنا نیست، بهتر است پیش از آنکه سخن از دین بگوید، درس بزرگ خرد را بیاموزد.
💬 پاسخ
جلیل احمدی : کارزار خوبیع ،، منم کارزار اختیاری شدن ریاضی گذاشتم این لینکشه به اشتراک بزارید اگه فک میکنید مفیده https://www.karzar.net/183194
💬 پاسخ
محمد صالح حیدرتبار : آیت‌الله محمود طالقانی، از روحانیون نواندیش و آزادی‌خواه، درباره سوءاستفاده از قرآن در حکومت و اجبار دینی، سخنانی بسیار روشنگر دارد. یکی از گفته‌های مشهور او این است: «اگر بنا باشد قرآن بر سر نیزه کنیم و مردم را با آن بترسانیم، همان بهتر که قرآن را نباشد. قرآن برای آزادی و آگاهی انسان‌هاست، نه ابزار سلطه بر آن‌ها.» و در جای دیگر می‌گوید: «قرآن کتاب تفکر است، نه تحمیل. کتابی است برای رشد، نه اسارت.» این سخنان، گواه آن است که حتی عالمان بزرگ دینی نیز با استفاده ابزاری و تحمیلی از دین و زبان آن، سخت مخالف بودند.
💬 پاسخ
محمد شمالی : در پاسخ به سخنانی که از نوشتارهای دینی برای رودررویی با منتقدان آموزش زبان عربی بهره گرفته‌اند، بهتر است از چارچوب احساس و نگاه سنتی بیرون بیاییم و با دیدی پایدار، سنجش‌پذیر و کارآمد به این نگره بنگریم. آن‌چه امروز در دبستان‌های ایران رخ می‌دهد، نه نبرد با باورهای دینی، که ناکامی بلندمدت در پیوند میان خواست‌های برنامه‌ریزان و نیازهای دانش‌آموزان است. بیایید چند داده‌ی روشن را با هم بررسی کنیم: ۱. بیش از ۷۰٪ دانش‌آموزان، بر پایه‌ی پیمایش‌های میدانی انجام‌شده در دانشگاه فرهنگیان (پایان‌نامه کارشناسی ارشد، ۱۳۹۸)، زبان عربی را تنها برای نمره می‌خوانند، نه برای یادگیری یا دلبستگی. ۲. در آزمون‌های کشوری، زبان عربی همواره یکی از کم‌نمره‌ترین بخش‌ها بوده است؛ برای نمونه در کنکور سراسری ۱۴۰۲، میانگین نمره‌ی زبان عربی در گروه علوم تجربی، تنها ۲۵٪ گزارش شده است (سازمان سنجش آموزش کشور). ۳. از میان هزاران دانش‌آموزی که هر سال این درس را می‌گذرانند، آمار موسسه‌های آموزشی معتبر مانند گاج و گزینه دو نشان می‌دهد کمتر از ۳٪ توانایی خواندن و درک یک نوشته‌ی ساده‌ی عربی را به‌دست می‌آورند. اگر هدف از آموزش این زبان، شناخت ژرف‌تر از باورهای دینی باشد، این داده‌ها نشان می‌دهند که ما در رسیدن به این هدف شکست خورده‌ایم. زبان، ابزار پیوند است. هیچ‌گاه ابزار را نمی‌توان بدون انگیزه یا کاربست، بر کسی بار کرد. آن‌چه از این راه به‌دست می‌آید، تنها دل‌زدگی، فرسایش روانی و دوری از خاستگاه آن زبان است. سیاست‌گذاری در آموزش، زمانی کامیاب است که فرآورده‌اش دلبستگی، توانایی و شناخت باشد؛ نه بی‌میلی، فراموشی و گریز. ما در این گفت‌و‌گو، نه با زبان عربی دشمنی داریم، نه با دین. سخن روشن ما این است: اگر آموزش بی‌سود، ناسازگار با زمانه، و برخلاف خواست دانش‌آموز باشد، به‌جای سود، زیان می‌رساند — هرچند نیت آن ارزش‌مند باشد.
💬 پاسخ
محمد صالح حیدرتبار در پاسخ به محمد شمالی: «از همراهی شما سپاسگزارم. بی‌گمان باید روزی چنین آماری را در پاسخ به کاربران بازگو می‌کردم، گرچه شما این راه را برایم هموارتر کردید. سپاس فراوان.»
💬 پاسخ
س موسوی : ذکر جمیل سعدی که در افواه عوام افتاده است و صِیت سخنش که در بسیط زمین رفته و قَصْبُ الْجَیبِ حدیثش که همچون شکر می‌خورند و رُقعهٔ مُنشئاتش که چون کاغذ زر می‌برند بر کمال فضل و بلاغت او حمل نتوان کرد؛ بلکه خداوند جهان و قطب دایرهٔ زمان و قائم‌مقام سلیمان و ناصر اهل ایمان اتابک اعظم مظفر الدنیا و الدین ابوبکر بن سعد بن زنگی ظِلُّ اللهِ تَعالیٰ في أَرضِهِ؛ رَبِّ ارْضَ عَنهُ و أَرْضِه، به عین عنایت نظر کرده است و تحسین بلیغ فرموده و ارادت صادق نموده، لاجرم کافّهٔ اَنام از خواص و عوام به محبت او گراییده‌اند که الناسُ عَلیٰ دینِ مُلُوکِهم.
💬 پاسخ
محمد صالح حیدرتبار در پاسخ به س موسوی: سخن شما، گرچه رنگ دین دارد، اما بوی تحمیل می‌دهد. آن سخنی که آوردید، نکوهش کسانی‌ست که با کینه و دشمنی، آگاهانه در برابر پیام الهی ایستادند. آیا ما که منتقد یک شیوه‌ی آموزشی ناکارآمد هستیم، در شمار اینانیم؟ یا از نسل همان خردمندانی که دین را با فهم خواستند، نه با اجبار؟ علامه طباطبایی، مفسر برجسته‌ی قرآن، بارها نوشت که فهم آیات الهی وابسته به تدبر، زبان‌شناسی، منطق، اصول فقه و خرد است، نه صرف دانستن چند واژه. او خود عربی‌دان بود، اما بارها نوشت که آیه را باید فهمید، نه فقط تکرار کرد. شیخ محمود شبستری گفته بود: «ز قرآن گر نمی‌خواهی زیانی همه بر عقلت افزای و معانی» و بیدل دهلوی چنین گفت: «عرب‌دانی به کفرم می‌کشد چون نیست قرآنی» اگر زبان عربی راه بی‌واسطه‌ی فهم قرآن بود، دیگر نیازی به صدها تفسیر نبود. حتی در کشورهای عرب‌زبان، درک قرآن بدون شرح و تحلیل، دشوار است. و مگر نه آنکه در خود قرآن آمده: «لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ» (بقره، ۲۵۶) «وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّكُمْ، فَمَن شَاءَ فَلْيُؤْمِن وَمَن شَاءَ فَلْيَكْفُرْ» (کهف، ۲۹) این آیات، نشانه‌ی باور ژرف به قدرت حقیقت در فضای آزاد است. حقیقت، خود راه می‌گشاید. اگر با زور همراه شود، دیگر حقیقت نیست؛ تبلیغ است. ما به دنبال خاموش کردن نور خدا نیستیم؛ بلکه می‌خواهیم آن را از پشت پرده‌ی اجبار بیرون بیاوریم تا دل نوجوانان‌مان، نه از ترس، که از شوق، با آن آشنا شود. ما با ایمان نمی‌ستیزیم؛ ما از آزادی در ایمان پاسداری می‌کنیم—همان که بزرگان دین، اساس دینداری‌اش می‌دانستند.
💬 پاسخ
محمد شمالی در پاسخ به س موسوی: یکی از سخنوران نامی شیعه، سید عبدالحسین شرف‌الدین عاملی، در نوشتارهای خود از آن می‌نالد که مردمان عرب‌زبان نیز بی‌یار و کمک از دانشوران، از درک ژرفای قرآن درمی‌مانند. وی می‌نویسد: «زبان قرآن عربی‌ست، لیک درک آن ویژه‌ی تیزهوشان و دانایان است، نه همگان؛ هر عرب‌زبانی قرآن‌دان نیست.» اکنون، اگر خود مردمان عرب‌زبان نیز ناگزیر از آموزش ژرف و دانش‌های دیگر برای فهم قرآن‌اند، چگونه توان از نوجوانی ایرانی خواست که بی‌خواست خود، زبانی دیگر آموزد؟ این آموزش اگر سودی هم داشته باشد، بی‌خواست و شوق، در دل نخواهد نشست. در سخن پیامبر اسلام (به‌روایت شیعه) آمده است: «النّاسُ أحرارٌ فی دینِهِم.» (مردمان در دین خود آزادند.) ما نیز بر همین باوریم. زبان دین را باید از سر مهر و خواست دل آموخت، نه از بیم نمره و زور دبیر. ما نمی‌خواهیم روشنی را خاموش کنیم؛ می‌خواهیم پرده‌ی اجبار را کنار بزنیم تا آن روشنی، خود راه دل‌ها را بیابد.
💬 پاسخ
س موسوی : یکی بر سر شاخ، بن می‌برید# خداوند بستان نگه کرد و دید@ بگفتا گر این مرد بد می‌کند# نه با من که با نفس خود می‌کند@
💬 پاسخ
محمد صالح حیدرتبار در پاسخ به س موسوی: «خداوند بستان نیک می‌نگرد، لیک آن‌که تیشه بر ریشه زند، نخست خود از پای افتد، نه درخت را خللی رسد، نه سایه را کم شود.»
💬 پاسخ
س موسوی در پاسخ به محمد صالح حیدرتبار: يُرِيدُونَ لِيُطۡفِـُٔواْ نُورَ ٱللَّهِ بِأَفۡوَٰهِهِمۡ وَٱللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِۦ وَلَوۡ كَرِهَ ٱلۡكَٰفِرُونَ8 هُوَ ٱلَّذِيٓ أَرۡسَلَ رَسُولَهُۥ بِٱلۡهُدَىٰ وَدِينِ ٱلۡحَقِّ لِيُظۡهِرَهُۥ عَلَى ٱلدِّينِ كُلِّهِۦ وَلَوۡ كَرِهَ ٱلۡمُشۡرِكُونَ9 ستمكاران] مى‌خواهند نور خدا را با [سخنان باطل كه از] دهان شان [خارج مى‌شود] خاموش كنند و حال آنكه خدا [همواره] تمام كنندۀ نور خويش است، هر چند كافران خوش نداشته باشند. اوست آن‌كه رسول خود را با هدايت و دين حق فرستاد تا آن را بر همۀ دين‌ها غلبه دهد گرچه مشركان خوش ندارند.
💬 پاسخ
محمد صالح حیدرتبار در پاسخ به س موسوی: آیه‌ای که آوردید، درباره‌ی کسانی است که با دشمنی و آگاهانه، در پی خاموش کردن نور خدا هستند. اما آیا نقد یک نظام آموزشی که با زور، ترس و نمره، زبان دین را بر کودکان و نوجوانان تحمیل می‌کند، خاموش‌کردن نور خداست؟ یا تلاش برای کنارزدن غباری‌ست که سال‌هاست چهره‌ی آن نور را پوشانده؟ خود قرآن بارها به‌روشنی اعلام می‌کند: «لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ» (هیچ اجباری در دین نیست) – بقره، ۲۵۶ «وَمَا أَنتَ عَلَيْهِمْ بِجَبَّارٍ» (تو بر آنان زورگو نیستی) – ق، ۴۵ «وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّكُمْ ۖ فَمَن شَاءَ فَلْيُؤْمِن وَمَن شَاءَ فَلْيَكْفُرْ» (بگو: حق از سوی پروردگارتان است؛ هر که می‌خواهد، ایمان بیاورد و هر که می‌خواهد، انکار کند) – کهف، ۲۹ ما نمی‌گوییم زبان عربی بد است؛ می‌گوییم تحمیل آن، بد است. اگر زبان عربی راه فهم بی‌واسطه‌ی قرآن بود، نیازی به صدها جلد تفسیر نبود. اما حقیقت این است: حتی در کشورهای عرب‌زبان نیز برای فهم قرآن، به تفسیر روی می‌آورند؛ چون زبان قرآن فشرده، چندلایه و نیازمند تدبر است، نه حفظ و نمره. تحمیل اجباری زبان عربی در مدارس، نه ایمان می‌آورد، نه نور می‌تاباند؛ دل‌زدگی می‌آورد، مقاومت می‌سازد و نسل را از دین می‌رماند. نور خدا را نه ما خاموش می‌کنیم و نه کسی می‌تواند. اما برخی با رفتارهای خود، پرده‌ای بر آن می‌کشند. و ما، نه برای دشمنی، که برای زدودن همین پرده آمده‌ایم — تا حقیقت، آزادانه بدرخشد، نه با ترس و اجبار، که با خرد و آگاهی.
💬 پاسخ
س موسوی در پاسخ به محمد صالح حیدرتبار: وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ ﴿۱۱﴾و چون به آنان گفته شود در زمين فساد مكنيد مى‏ گويند ما خود اصلاحگريم (۱۱) أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَكِنْ لَا يَشْعُرُونَ ﴿۱۲﴾بهوش باشيد كه آنان فسادگرانند ليكن نمى‏ فهمند (۱۲) وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُوا أَنُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَلَكِنْ لَا يَعْلَمُونَ ﴿۱۳﴾و چون به آنان گفته شود همان گونه كه مردم ايمان آوردند شما هم ايمان بياوريد مى‏ گويند آيا همان گونه كه كم خردان ايمان آورده‏ اند ايمان بياوريم هشدار كه آنان همان كم‏خردانند ولى نمى‏ دانند (۱۳) وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَى شَيَاطِينِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ ﴿۱۴﴾و چون با كسانى كه ايمان آورده‏ اند برخورد كنند مى‏ گويند ايمان آورديم و چون با شيطانهاى خود خلوت كنند مى‏ گويند در حقيقت ما با شماييم ما فقط [آنان را] ريشخند مى ‏كنيم (۱۴) اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَيَمُدُّهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ ﴿۱۵﴾خدا [است كه] ريشخندشان مى ‏كند و آنان را در طغيانشان فرو مى‏ گذارد تا سرگردان شوند (۱۵) أُولَئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَى فَمَا رَبِحَتْ تِجَارَتُهُمْ وَمَا كَانُوا مُهْتَدِينَ ﴿۱۶﴾همين كسانند كه گمراهى را به [بهاى] هدايت‏ خريدند در نتيجه داد و ستدشان سود[ى به بار] نياورد و هدايت‏ يافته نبودند (۱۶) مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لَا يُبْصِرُونَ ﴿۱۷﴾مثل آنان همچون مثل كسانى است كه آتشى افروختند و چون پيرامون آنان را روشنايى داد خدا نورشان را برد و در ميان تاريكيهايى كه نمى ‏بينند رهايشان كرد (۱۷) صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿۱۸﴾كرند لالند كورند بنابراين به راه نمى ‏آيند (۱۸)
💬 پاسخ
Arshiya shams : بهترین کارزاری که بعد از سربازی پسران دیدم💯 دوستان لطفا این کارزارو امضا کنید تا ما هم راحت بشیم از دروسی که به هیچ دردی از زندگیمون نمیخوره با تشکر🙏🏼❤️
💬 پاسخ
محمد صالح حیدرتبار در پاسخ به Arshiya shams: درود و سپاس از همراهی شما.
💬 پاسخ
س موسوی در پاسخ به Arshiya shams: انشاالله، ماشاالله، لا حول ولا قوت الاباالله، تقبل الله، رحم الله من یقرع الفاتحه الاخلاص و الصلوات.
💬 پاسخ
س موسوی در پاسخ به Arshiya shams: حیف شد ! اگه زمان شاه عباس بودی از وجود شریف شما حتما استفاده می‌کرد!
💬 پاسخ
Arshiya shams در پاسخ به س موسوی: حالا من نمیدونم این تیکه بود یا تعریف ولی به هرحال متشکرم😅🙏🏼
💬 پاسخ
امیرحسین صباغی : لطفا قبل از ساختن کارزار کمی فکر کنید.
💬 پاسخ
محمد صالح حیدرتبار در پاسخ به امیرحسین صباغی: باید گفت که پیش از سال ۱۹۲۰ در آلمان، زبان‌های بیگانه مانند انگلیسی، فرانسوی و لاتین به‌صورت اجباری در مدرسه‌ها آموزش داده می‌شد. با این حال، بر پایه‌ی آمار، از هر صد هزار نفر فقط حدود ده هزار نفر توانسته بودند حتی به شکسته و ناچیز زبان‌های بیگانه را بیاموزند و از میان آن‌ها تنها کمتر از دو هزار نفر به زبان دلخواه خود چیرگی یافته بودند. بیشتر مردم به زبان‌های دیگر بی‌توجه بودند و وفاداری‌شان به زبان سرزمین خود بود. این نشان می‌دهد که زورکردن در آموزش زبان بیگانه به یادگیری درست و ژرف نمی‌انجامد و باید بر پایه‌ی نیاز باشد؛ مانند زبان انگلیسی که امروز در سراسر جهان در مدرسه‌ها آموزش داده می‌شود.
💬 پاسخ
زهرا شریعتی : برای فهمیدن ادبیات و زبان شاعران بزرگ، ناچاریم عربی بدانیم. اما امیدوارم تعدیل شود
💬 پاسخ
محمد صالح حیدرتبار در پاسخ به زهرا شریعتی: «ستودن بزرگان، ستودن خودِ هنر است. آن‌که دل‌باخته‌ی سروده‌های پارسی‌ست، بی‌نیاز از آموختن زبان بیگانه، می‌تواند با دل و خرد، گوهر آن سخن‌ها را دریابد. اگر راستی چنین بود که بی‌دانش زبان عربی نمی‌توان سخن فردوسی یا حافظ را دریافت، پس چرا بسیاری از مردم، با مهر، شاهنامه را می‌خوانند و از ژرفای آن بهره می‌برند؟ بیایید همین امروز از رهگذران بخواهیم بیتی از فردوسی را بخوانند و به زبان ساده بازگویند، سپس بیتی از سعدی را نیز چنین کنند. خواهیم دید که سخن فردوسی روان‌تر و فراگیرتر است. چرا؟ چون واژه‌هایش از زبان خودمان است، نه وام‌واژه‌های بیگانه. بزرگانی چون احمد کسروی، بدیع‌زمان فروزانفر، محمدعلی اسلامی ندوشن، پرویز ناتل خانلری و استاد باستانی پاریزی بارها یادآور شده‌اند که زبان فردوسی، از آن‌جا که وام‌دار زبان بیگانه نیست، برای پارسی‌گویان روشن‌تر و مانا‌تر است. در برابر، سخن سعدی، با آن‌که آهنگین و اندرزآمیز است، به‌دلیل بهره‌گیری فراوان از واژه‌های بیگانه، برای بسیاری از مردم دشوار و سنگین است. چیرگی بر واژه‌نامه‌ی تازی، آن هم از سر ناچاری، نه‌تنها کمکی به دریافت ژرفای سخن سعدی نمی‌کند، بلکه آموزش و یادگیری را دشوارتر می‌سازد.»
💬 پاسخ
مهدی لنگرود ملوان : درود بر شما ای عزیز کارزار شما کاملا حقیقت است مگر سفر در کشور های خارج عربی لازم میشه در کشور های عربی هم حتی مسافران انگلیسی صحبت میکنند ولی از نظر من باید ریاضی هم از دروس انسانی حذف بشه
💬 پاسخ
محمد صالح حیدرتبار در پاسخ به مهدی لنگرود ملوان: سپاس از مهر و پشتیبانی‌تان. آموزش زبان‌های فرنگی باید بر پایه نیاز باشد، نه ناگزیر. درباره ریاضی، دیدگاه‌تان را درک می‌کنم، هرچند با آن هم‌داستان نیستم. ریاضی، برخلاف عربی، زبانی جهانی‌ست و پایه‌ی بسیاری از دانش‌ها، از آمار و جامعه‌شناسی تا شناخت داده‌ها. اگر در شاخه‌ی انسانی به شیوه‌ای خشک و بی‌کاربرد آموزش داده می‌شود، باید روش آن را دگرگون کرد، نه این‌که آن را به‌کلی کنار گذاشت.
💬 پاسخ
مهدی لنگرود ملوان در پاسخ به محمد صالح حیدرتبار: ببین عزیز خب واقعا بدرد رشته انسانی نمیخوره وقتی محاسبات بکار نمیاد تهش بدرد کسی میخوره که معلم ریاضی انسانی بشه
💬 پاسخ
محمد شمالی در پاسخ به مهدی لنگرود ملوان: درود عزیز، منظور محمد از حرفش حمایت از آموزش پیچیده‌ی ریاضی نبود، بلکه ساده‌سازی اون برای رشته‌ی انسانی بود. پیشنهادش اینه که آموزش ریاضی فقط در یک پایه، مثلاً دهم یا یازدهم، انجام بشه؛ اون‌هم با تمرکز بر مهارت‌های پایه‌ای و کاربردی مثل جمع، تقسیم، درصد و تحلیل داده‌ها. هدف اینه که ریاضی به‌جای استرس و فشار، به ابزاری مفید برای زندگی روزمره و فهم بهتر مسائل انسانی تبدیل بشه؛ همون‌طور که در کشورهایی مثل کانادا، ریاضی در رشته‌های غیرتخصصی به‌صورت ساده و کاربردی آموزش داده می‌شه.
💬 پاسخ
مهدی لنگرود ملوان در پاسخ به محمد شمالی: الان درست در اومد و قشنگ شد دمتون گرم از نظرم ولی باید درس دینی فقط مختص به اسلام نباشه یعنی منظورم اینه که باید به تمام دین ها پرداخته بشه مگه اسمش دین و زندگی نیست دین بنظرم باید خوبی تمام دین ها بهش پرداخته بشه
💬 پاسخ
اندیشه گرا : یه مشت بی وساد بدون آگاهی از ژرفای زبان زیبای عربی و و نظام مندانه بودن اوزان آن هرچه می خواهند می گویند یک کودک مدرسه ای آمده و می گوید ما ایرانی ها مگر عرب هستیم؟ عرب خالص هم نباشیم آلمانی خالص هم نیستیم عزیز من ما یک کشور چند قومی هستیم که حتی درون اقوام ما هم نمیشه مبنایی جزء زبان و برخی رسومات برای قوم سازی پیدا کرد این اندیشه هایی که شما دارید رو باید ملت های قومی مانند بریتانیای کبیر و آلمان داشته باشند بدون زبان عربی ادبیات پارسی که اصل ارزش آن به تصوف اسلامی بزرگانی چون عطار و حافظ و سعدی و مولوی است متاسفانه برخی دگردیسی میان «ملی گرایی دموکراتیک» و ملی گرایی قومی-نژادی» را نمی دانند در کوتاه مدت خوب است اما در درازا به بحران های هویتی مانند آنچه در ترکیه که ۲۰ درصد مردم آن اروپای و بیش از ۶۰ درصد قهوه‌ی ای(ترکیبی) و ما بقی ترکیبی از این دو هستند میرسیم البته ما همانقدر اروپایی را هم نداریم
💬 پاسخ
محمد صالح حیدرتبار در پاسخ به اندیشه گرا: گفت‌و‌گوی ما دشمنی با زبان عربی یا نادیده‌گرفتن هم‌میهنان گوناگون‌مان نیست. سخن بر سر این است که چرا باید زبان عربی، آن هم به شیوه‌ی اجباری، در دبستان و دبیرستان به همگان آموخته شود، بی آن‌که بیشتر دانش‌آموزان به آن دلبستگی یا نیازی داشته باشند. بزرگان ادب پارسی همچون سعدی، عطار و حافظ، اگرچه گاه از واژه‌های تازی بهره برده‌اند، اما آن‌چه به یادگار نهاده‌اند، گوهر ناب زبان ماست، نه زبان بیگانه. ما به آموزش آزادانه و بر پایه‌ی نیاز باور داریم، نه آموزش اجباری. این خیزش برای پالودن آموزش است، نه ستیز با هویت یا فرهنگ.
💬 پاسخ
محمد شمالی در پاسخ به اندیشه گرا: جناب اندیشمند، نخست آن‌که ایران کشوری با تبارهای گوناگون است و این سخن، نکته‌ای پذیرفته‌شده‌ در تاریخ و جغرافیای فرهنگی ماست. اما باید دانست که قومیت با نژاد تفاوت دارد. قومیت به زبان، فرهنگ، و رسوم پیوسته است، نه به ساختار ژنتیکی. ایران‌زمین، هزاران سال است که با همین رنگارنگی فرهنگی زیسته، اما همواره در سایه زبان پارسی به‌عنوان ستون استوار همبستگی‌اش ایستاده است. زبان پارسی، نماد ایران و ایران‌گرایی‌ست. نه به‌خاطر برتری‌جویی، که به‌سبب آن‌که هزاران سال در جایگاه زبان رسمی، فرهنگی و تاریخی این سرزمین بوده. نه‌تنها زبان دربار و نوشتار، بلکه زبان گفت‌وگوی مردمان گوناگون ایران‌زمین برای پیوند با هم. برداشت نژادی شما از گفت‌وگو درباره زبان، نشان می‌دهد خود در دام همان گرایشی افتاده‌اید که دیگران را بدان می‌رانید. خرده‌بینی شما به هر بینشی که در آن از ایران و زبان پارسی سخن رود، نشانه‌ای‌ست از جابه‌جایی اندیشه با تعصب. اگر کسی بپرسد «ما مگر عرب هستیم که عربی بخوانیم؟» این نه از نژادپرستی، که از نابرابری آموزشی و تحمیل بی‌جا گلایه دارد. زبان دینی، جای خود دارد، اما زبان آموزش و هویت ملی، داستان دیگری‌ست.
💬 پاسخ
یوسف تقی بیگی در پاسخ به اندیشه گرا: ما دشمنی با عربی نداریم ولی اصلا منطقی نیست وجود این درس مخصوصا تو رشته های تجربی و ریاضی که واقعا حماقت محض است. اگه خیلی اهمیت به دین میدهید بهتر است به احکام آن عمل کنید بجای یادگرفتن زبان عربی ، برخی می‌گویند که زبان اسلام است در حالی که اگر دین مختصر به زبان باشد واقعا اشتباه است
💬 پاسخ
س موسوی در پاسخ به محمد صالح حیدرتبار: امام علی (ع) هنگامى كه سخن خوارج را مبنی بر «لا حكم الا لله» (حكم مخصوص خداست) شنيد، فرمود: لَمَّا سَمِعَ قَوْلَ الْخَوَارِجِ: «لاَ حُكْمَ إِلاَّ لِلَّهِ»: كَلِمَةُ حَقّ يُرَادُ بِهَا بَاطِلٌ.« این سخن حقى است كه معنى باطلى از آن اراده شده است».
💬 پاسخ
ژیار کاوه : آقا اینم توی فضای مجازی ترند و بولد کنید تا از دستش راحت بشیم
💬 پاسخ
محمد صالح حیدرتبار در پاسخ به ژیار کاوه: ممنون از همراهیت. هدف ما هم دقیقاً همینه که صدای دانش‌آموزان و دغدغه‌هاشون در سطح گسترده شنیده بشه. با پشتیبانی شما و دیگران، این خواسته می‌تونه جدی گرفته بشه و به نتیجه برسه. امیدواریم با آگاهی‌رسانی درست، گام‌های مؤثری برداریم.
💬 پاسخ
س موسوی در پاسخ به محمد صالح حیدرتبار: مَنْ صَارَعَ الْحَقَّ صَرَعَهُ. آن‌كه با‌حق در آويزد، حق بر زمينش زند. حکمت ۳۱۲
💬 پاسخ
محمد صالح حیدرتبار در پاسخ به س موسوی: «مَنِ اسْتَبَدَّ بِرَأْيِهِ هَلَك، وَمَنِ اسْتَشَارَ الرِّجَالَ شَارَكَهَا فِي عُقُولِهَا.» (نهج‌البلاغه، حکمت ۱۶۱) هر که رأی خود را برتر و بی‌نیاز از رأی دیگران بداند، هلاک می‌شود؛ و آن‌که با مردم خردمند مشورت کند، در خردشان شریک شده است.
💬 پاسخ
عسل نصری : من کلاس هشتم هستم و از زبان عربی به شدت متنفرم برای چی یک ایرانی باید زبان عربی رو یاد بگیره مگه عرب ها داخل مدارس شون زبان فارسی یاد میگیرن ما تو زبان فارسی گیر کردیم بعد اینا میخوان به زور عربی رو به ما یاد بدن به جای اینکه یک درس چرت و بی خاصیت رو به ما یاد بدن و یک ساعت رو اختصاص بدن بهش اون یک ساعت رو صرف درس های مهم و سرنوشت سازی مثل علوم و ریاضی کنن و خیلی ممنون از شما آقای حیدرتبار برای راه اندازی این کارزار امیدواریم که جوابگو باشه.
💬 پاسخ
محمد صالح حیدرتبار در پاسخ به عسل نصری: درود و سپاس، از اینکه دیدگاهت را با ما در میان گذاشتی. نظرات صادقانه و روشنی مانند نظر تو، برای ما ارزشمند است، چون نشان می‌دهد دغدغه‌های دانش‌آموزان واقعی و جدی‌ست. هدف این کارزار نیز شنیده شدن همین صداها و تلاش برای بهبود شرایط آموزشی است. خوشحالیم که در این مسیر همراه ما هستی و امیدواریم با هم بتوانیم گامی مثبت و مؤثر برداریم.
💬 پاسخ
امیر امیر یوسفی : خدا کنه هدفتون ضربه زدن به دین اسلام نباشه. میترسم دعوا سر لحاف ملا باشه
💬 پاسخ
محمد صالح حیدرتبار در پاسخ به امیر امیر یوسفی: نه، هدف ما اصلاً ضربه زدن به دین نیست. اتفاقاً باور داریم که دین وقتی با آگاهی و علاقه دنبال بشه، اثرگذاری بیشتری داره. دغدغه‌مون بیشتر درباره کیفیت آموزش و کارآمدی اون برای نسل‌های آینده‌ست، نه مخالفت با باورهای دینی.
💬 پاسخ
آراد یزدانی : https://www.karzar.net/187498 رای دهید لطفاً
💬 پاسخ
مهدی اکبرزاده : بنظرم عربی خیلی بده اقا یعنی چی منی که زبان مادریم مثلا تورکی هست چرا عربی بخونم ولی زبان مادریم رو نخونم پس بهتره عربی هم بداشته بشه
💬 پاسخ
محمد صالح حیدرتبار در پاسخ به مهدی اکبرزاده: درود ، حکومت و نظام اسلامی است و بر این اساس عربی در مدارس آموزش داده می شود و من هم اعتراضم به این است که ما بر اساس یکسری شواهد به آن نیازی نداریم؛ و برای آخر ما چیزی بنام آموزش به زبان مادری نداریم بلکه آموزش زبان مادری داریم.
💬 پاسخ
جواد نوری کوهانی در پاسخ به محمد صالح حیدرتبار: اصل 16 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران از آنجا که زبان قرآن و علوم و معارف اسلامی عربی است و ادبیات فارسی کاملاً با آن آمیخته است این زبان باید پس از دوره ابتدایی تا پایان دوره متوسطه در همه کلاس‌ها و در همه رشته‌ها تدریس شود. برای خواسته این کارزار نیاز به تغییر قانون اساسی است یعنی باید رفراندوم برگزار شود در عمل یعنی غیر ممکن!
💬 پاسخ
محمد صالح حیدرتبار در پاسخ به جواد نوری کوهانی: بله، درست است که اصل ۱۶ قانون اساسی آموزش زبان عربی را اجباری دانسته، اما آیا وجود یک اصل به‌تنهایی، به‌معنای عدم امکان نقد، بازنگری یا حتی لغو آن است؟ در پاسخ باید یادآور شوم که: ۱. قانون اساسی یک سند مقدس یا غیرقابل تغییر نیست. خود این قانون، در اصل ۱۷۷ پیش‌بینی کرده که در صورت نیاز، قابل بازنگری است. پس ادعای "غیرممکن بودن" تغییر آن، بی‌پایه است. ۲. تناقض درونی در قانون اساسی: اصل ۱۵ زبان رسمی کشور را فارسی دانسته و حتی آموزش زبان‌های قومی را آزاد گذاشته است. اصل ۱۹ بر برابری حقوق اقوام و زبان‌ها تأکید دارد. اصل ۹ سلب آزادی‌های مشروع را با وضع قانون غیرقانونی می‌داند. پس چطور می‌توان آموزش اجباری یک زبان بیگانه را "الزام" شمرد، آن هم بدون اختیار و آزادی انتخاب برای میلیون‌ها دانش‌آموز؟ ۳. خواست تغییر یک قانون، نه بی‌قانونی است و نه شورش. بلکه عین دموکراسی‌ست. کارزارهایی از این‌دست، در پی نقض قانون نیستند، بلکه در پی بازنگری قانونی و مدنی از مسیر خود قانون اساسی‌اند. همین مسیر را برای بسیاری از اصل‌ها در کشورهای دیگر هم پیموده‌اند. ۴. رجوع به همه‌پرسی (رفراندوم)، اتفاقاً یکی از آرمان‌های اصلی قانون اساسی‌ست. اصل ۵۹ به‌روشنی می‌گوید: > "در مسائل بسیار مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ممکن است اِعمال قوه مقننه از راه همه‌پرسی و مراجعه مستقیم به آرای مردم صورت گیرد." بنابراین نه تنها این خواسته شدنی‌ست، بلکه باید از آن استقبال کرد، چون نشانه‌ای از رشد جامعه و خواست آگاهانه برای بازبینی در ساختارهای رسمی است.
💬 پاسخ
رضا هاشمی : https://www.karzar.net/180531 برای بالا بردن کیفیت آموزش در مدارس لطفا امضا کنید
💬 پاسخ
سید پارسا صادقی شریف : سلام خواهش میکنم حذف کنید خسته شدیم از نمره تک در این درس با اینکه می‌خونیم فایده ندارد این زبان باتشکر
💬 پاسخ
امیر طاها : اول انگلیسی بعد عربی عربی که نوشتنش برا ما راحته انگلیسی که بدتره
💬 پاسخ
میرمحمد رضوی : ترو جون عزیزتون عربی رو حذف کنین درس مزخرفیه این آموزش‌ پرورش درس دیگه ای نداشت اینو کرد توی پاچمون‌‌ تروقران حذف کنین
💬 پاسخ
کیمیا احمدی : از جانب همه دانش آموزان مخالفت میکنم، زیرا حذف عربی باعث کم شدن دروس نظری تجربی و ریاضی میشود!! در این صورت دانش آموزان انسانی چی ؟؟ اونا همین طوری هم ۳ کتاب بیشتر دارند، این عدالت نیست، این تَهِ بی عدالتیه
💬 پاسخ
علیرضا بابائی در پاسخ به کیمیا احمدی: کمی عاقلانه فکر کنید، درس عربی هیچ ربطی به آینده دو رشته تجربی و ریاضی نداره (و البته رشته های فنی و کاردانش) و حتی به نظر من عربی در رشته انسانی هم نباید باشه چون بهش نیازی نیست ولی وجود عربی در رشته انسانی بیشتر قابل توجیه می باشد نسبت به بقیه رشته ها! بهتره که کارزار در صورت امکان، ویرایش بشه و حذف عربی از رشته انسانی هم ذکر بشه.
💬 پاسخ
علیرضا بابائی در پاسخ به کیمیا احمدی: شما این حقو نداری که از جانب همه دانش آموزان مخالفت کنی. عربی باید حذف بشه حتی شده از رشته انسانی. البته وجود عربی در رشته انسانی بیشتر قابل توجیه ولی حذف بشه بهتره.
💬 پاسخ
رضا هاشمی : در کشورهای غربی که بسیار مذهبی هم هستند برای چلب کودکان به دین و آموزش دینی با توجه به خرد و عقل، آموزش اصلی دینی را به کلیساها سپرده اند و والدینی که مذهبی اند با علاقه فرزندان خود را به مدارس کلیسا می فرستند که به مدارس یکشنبه معروف اند مدارسی که سرودهای مذهبی و فعالیت های مذهبی انجام می دهند. در مدارس اصلی هم درس مرتب با مذهب اگر دارند اختیاری است البته بعضی این دروس اختیاری از متوسطه اول و با اختیار والدین است است و بعضی از متوسطه دوم. تمام این اختیارات که غربی ها در مذهب آورده اند بر اساس عقل است زیرا آنها ایمان و اعتقاد به چیزی را داشتن مستلزم درک و آگاهی می دانند و اینکه فرد بتواند تصمیم بگیرد به خاطر همین اختیار یک دین و مذهب با اجبار حکومتی را خلاف می دانند و این موضوع را به والدین و خود فرد می سپارند
💬 پاسخ
رضا هاشمی : درود بر شما خواست به جایی است همچنین درس هایی مانند قرآن و دینی و آمادگی دفاعی و زبان هم باید حذف شوند. آموزش های دینی باید در مساجد انجام شوند پس کار مساجد چیست؟ فقط نماز خواندن. چرا مساجد تعطیل شده اند؟ چون کارشان را سپرده اند به مدارس. این کار حجم کار زیادی هم درست کرده و یکی از دلایل اصلی ضعف دانش آموزان در دروس ریاضی و ... هست. فرد از اول دبستان ۱۲ سال در مدرسه قرآن می خواند ولی هنوز نمی تواند روان قرآن را بخواند؟ عربی که کامل باید حذف شود اصلا من دلیلی برای آن نمی بینم واقعا برای چی ما عربی میخوانیم ؟! حالا انگلیسی با وجود کیفیت پایین تدریس و کار ، باز هم جای توجیه دارد اما عربی برای چیست؟! نهایت وجود قرآن و هدیه هم باید یک ساعت در هفته باشد. هیچ کار ما روی خرد و عقل نیست همه اش کارهای بیهوده و دردسرساز
💬 پاسخ
زهرا کنکور : 🟣درخواست لغو تأثیر قطعی معدل از مجمع تشخیص مصلحت نظام https://www.karzar.net/119634 حمایت کنید
💬 پاسخ
فعال حقوق مردم : آسون ترین درس عربی تازه مفیدم هست مثلا ما که مشهدیم کلی زائر میاد هر سال که یک بخش مهم از درامد کاسبا از اوناست
💬 پاسخ
محمد صالح حیدرتبار در پاسخ به فعال حقوق مردم: درود بر تو دوست گرامی باید گوش به این نکات دهید: ۱-از هر ۱۰۰ هزار تَنی که عربی را می آموزند بیش از ۹۰ هزار تَن از آنها این زبان را از یاد میبرند. ۲-اگر میتواند برای چند تَن از مردمان سود آور باشد دلیل نمیشود برای همگان همین اندازه کارایی داشته باشد. ۳-همین که شخصی این زبان را مورد نیاز خود ببیند میتواند در کانون های زبان با لذت بیشتری آن را بیاموزد. و... سپاس گذارم از اینکه تفکر خود را با ما در میان گذاشتید.
💬 پاسخ
امیرعلی ناظمی در پاسخ به فعال حقوق مردم: ولمون کن داداش به ما چه اصن فردا امتحانشو دارم دست بردار ناموسا
💬 پاسخ
سوژین درمان : بابا عربی رو میشه یه کاریش کرد تاریخخخخخخخخخ یازدهم تجربی رو باید حذف کنن الان غردا ما امتحان داریم که مطمعنم اونی که ادعای نخبگی میکنه نمیتونه بالای 18 بگیره ، تازه تاریخ با اینکه یک درس اختیاری هست ولی بازم نهاییش کرد ، شما به امیدی کارزار حذف عرببی رو گذاشتید💔😅
💬 پاسخ
محمد صالح حیدرتبار در پاسخ به سوژین درمان: تاریخ را تمام کشور ها چه کوچیک و چه بزرگ می‌آموزند تا جایی که کشور های بدون پیشینه خود را به کشوری میچسبانند که کمی با آن همتایی دارند تا به ملیت خود چمی ببخشند.
💬 پاسخ
یاشار احدی در پاسخ به سوژین درمان: درس تاریخ جز درس اختیاری نیست جز درس عمومی هستش تاریخ باید اموخت تا ازش عبرت گرفت
💬 پاسخ
محمد هادی : بهتر از عربی هم مگه داریم؟ چرا حذف؟؟؟؟
💬 پاسخ
سمانه مظفری در پاسخ به محمد هادی: چون خیلی بدرد بخور نیست فقط :((( وقت هدر کردن برای کلاس ها است حداقل چیز دیگری یاد بدهند
💬 پاسخ
محمد صالح حیدرتبار در پاسخ به محمد هادی: درود بر شما، پرسیده‌اید: «آیا بهتر از عربی هم داریم؟ چرا حذف؟» پاسخ این است: هیچ زبانی بد نیست؛ هر زبان، میراثی از فرهنگ یک ملت است. اما آنچه مهم است، کارایی آن زبان در زندگی آموزشی و اجتماعی ماست. در این‌باره، از سخنان یکی از بزرگان جهان عرب و شیعه، علامه سید محمدحسین فضل‌الله یاد می‌کنیم که گفت: > «زبان عربی تنها به‌سبب دین اسلام ارزشمند نیست، بلکه چون ابزار فهم و انتقال معرفت است، اهمیت دارد. اما اگر زبانی دیگر، برای مردمی ابزار فهم دقیق‌تر باشد، آن زبان نیز در جای خود ارزشمند و برتر است.» و همچنین ایشان در نکته‌ای مهم افزود: > «زبان عربی، زبان قرآن است؛ اما این به‌تنهایی برای فهم قرآن بسنده نیست. بسیاری از عرب‌زبانان نیز قرآن را درست نمی‌فهمند، چرا که فهم دین، نیازمند دانشی ژرف، اندیشه‌ای پویا و روشی روشن است، نه تنها دانستن واژه‌ها.» «عرب‌زبان بودن، ضمانت درک معنای قرآن نیست؛ همان‌گونه که فارسی‌زبان بودن، شرط فهم حافظ و فردوسی نیست. زبان، ابزار است؛ اما فهم، نیازمند آموزش عمیق و زمینه‌ی فکری است.» نگاهی به آمار: بر پایه پژوهش‌های جهانی: زبان انگلیسی زبان رسمی یا علمی در بیش از ۷۰ کشور است. زبان اسپانیایی زبان رسمی در بیش از ۲۰ کشور. زبان فرانسوی در ۲۹ کشور رسمیت دارد و زبان دیپلماتیک سازمان ملل است. آلمانی زبان اصلی علوم مهندسی در اروپاست. اما زبان عربی، گرچه در خاورمیانه کاربرد دارد، در جهان آموزش، دانش، بازرگانی و علم، جایگاهی هم‌سنگ زبان‌های بالا ندارد. به گفته‌ی آمار یونسکو، سهم زبان عربی در تولید دانش جهانی در دهه‌ی اخیر کمتر از ۱٪ بوده است. گرچه در ایران، بر پایه اصل ۱۵ قانون اساسی، زبان رسمی کشور فارسی است و آموزش نیز باید بر پایه آن استوار باشد. با این حال، عربی در مدارس اجباری است و آن‌هم با روش‌هایی ناکارآمد که بیشتر دانش‌آموزان، گرچه با نمره‌ی قبولی، توان خواندن یک جمله ساده عربی را ندارند. از سوی دیگر، طبق آمار نظرسنجی‌های عمومی در فضای مجازی، بیش از ۸۰٪ دانش‌آموزان تجربه‌ای منفی و بی‌انگیزه با این درس دارند. پس چرا حذف؟ چون آموزش نباید تحمیلی باشد. هیچ چیزی نباید بدون انگیزه، علاقه و کاربرد، بر دانش‌آموزان تحمیل شود. این تحمیل، نه تنها آموزنده نیست، بلکه نفرت‌آفرین نیز هست. زبان ملی ما، فارسی، زبانی ریشه‌دار، کهن و جهانی است. ما اگر خواهان ایرانی آزاد، باسواد و اندیشمند هستیم، باید زبان ملی را پاس بداریم و آموزشی بر پایه نیاز و هدفمند ارائه کنیم، نه اینکه با آموزش بی‌کیفیت، فشرده و ناکارآمد، همه را دل‌زده کنیم. سخن پایانی: ما دشمن زبان عربی نیستیم؛ دشمن اجبار بی‌فایده‌ایم که آموزش را به بند کشیده است. پشتیبانی ما از حذف عربی، در واقع پشتیبانی از آموزش هدف‌مند، زبان ملی و آزادی در یادگیری است. سپاس از همراهی شما.
💬 پاسخ

اخبار مرتبط با این کارزار



اگر شما خبر تازه‌ای دارید لطفا لینک خبر رسمی آن را از طریق کلید فوق ثبت نمایید.


تأیید کارزار جهت انتشار

این کارزار در چهارچوب قوانین پلتفرم کارزار تأیید و منتشر شد.



این کارزارها را هم حمایت کنید: