مرز جایی است که سیاست انسانها را از یکدیگر جدا میکند اما قلبشان را نه. ایران و مرزهایش، برای ما و همسایگانمان همانجایی است که مردمانمان را با هم درآمیخته است؛ چه در دهه 60 که با مردم عراق در جنگ شدیم و چه اکنون که در مرز آذربایجان نگران اختلافات باکو - ایروان بر سر قرهباغ هستیم. اما مرزهای شرقی ما قصه دیگری دارد؛ افغانستان و مردمش سالهاست که ایران را وطن دوم خود میدانند و جنگهای صورتگرفته در آن کشور، سه میلیون پناهجو را راهی ایران کرده است. نزدیک دو ماه است که باز طالبان بر افغانستان مسلط شده و داستان مهاجرت و آوارگی مردم آن سرزمین شدت گرفته است. بر اساس آمار سازمان ملل، شمار افغانهایی که تا پایان سال جاری میلادی افغانستان را ترک کنند به 500 هزار نفر نیز خواهد رسید و سؤال اینجاست که آنها چمدان خود را برای کدام دیار غربت خواهند بست. برخلاف آلمان برخی کشورهای اروپایی مانند دانمارک و اتریش رسما اعلام کردهاند که آنان را نخواهند پذیرفت و دیگر کشورها نیز تصمیم خاصی نگرفتهاند.
رابطه ایران و افغانستان اما از جنس دیگری است؛ بر اساس آمار وزارت امور مهاجران و عودتکنندگان افغانستان که در سال 1396 منتشر شد، حدود 840 هزار مهاجر افغانستانی در ایران کارت پناهندگی دارند و نیممیلیون نفر دیگر گذرنامه کوتاهمدت، کمی بیش از 700 هزار نفر نیز بدون مدرک در شهرهای ایران زندگی میکنند. بر اساس آمار غیررسمی حدود سه میلیون افغانستانی در ایران زندگی میکنند و بر مبنای سرشماری سال 95 بیشتر آنان در استانهای تهران، خراسان رضوی، اصفهان و کرمان سکونت دارند. بر همین اساس و طبق آخرین گزارش کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل که تا سال 2020 میلادی گردآوری شده، ایران دومین مقصد مهاجرت افغانستانیهاست و خانه دوم آنها.
موج جدید پناهجویی
کمتر از دو ماه پیش، چند اتفاق دوباره خاورمیانه را به صدر اخبار برد؛ «نظامیان آمریکایی افغانستان را ترک کردند»، «طالبان اختیار شهرهای افغانستان را در دست گرفتند» و «محمد اشرفغنی، رئیسجمهور افغانستان، کشورش را ترک کرد». همین خبرها کافی بود تا خاطرات خوفناک 20 سال پیش مردم افغانستان مجدد زنده شود و بسیاری از آنان را دوباره راهی مرزها کند. از دیرباز مرزهای شرقی ایران دروازه ورود پناهجویان افغانستانی به ایران بوده و این بار نیز بسیاری از آنان در کنار مرز منتظر میهماننوازی ایرانیان شدند. آنان میدانستند مردم ایران مانند ماجرای حمله تروریستی ماه رمضان در کابل باز به فکر افغانستان خواهند بود و حتی شده در فضای مجازی دست یاری به سویشان دراز خواهند کرد.
در همان روزها بود که فعالان اجتماعی پویش «پذیرش فوری پناهجویان افغانستانیِ در خطر» به راه انداختند و در نامهای که در فضای مجازی منتشر شد به دبیر شورای عالی امنیت ملی نوشتند: «صدای پای مرگ به گوش میرسد از کشور همسایه تسخیرشده به دست «طالبانی» که جز جهل و توحش و سیاهی، هویت و ماهیت دیگری برای آنان نمیتوان متصور بود. اقلیتی که با خوانشی ارتجاعی از دین در غیاب اخلاق، شرم انسانیت و تاریخ و سکوت جامعه جهانی، تازیانه ظلم را بر پیکر ملتی هماره تحت ستم برافراشتهاند. عطف به سابقه رفتارهای سبوعانه و خشونتبار و نیز صدور اعمال ارتجاعی قتل و شکنجه انسانها برخلاف اصول بنیادین حقوق بشر و احکام و آموزههای شرع اسلام در قبال مردم دردمند افغانستان، مِنجمله و نه محدود به زنان و کودکان و سایر انسانهای آزاده، ضرورت و تکلیف شرعی و انسانی، نجات جان کلیه افرادی است که نیاز فوری به رهایی جانشان از یوغ تحجر این گروه ستمگر را دارند». آنها در این نامه که تاکنون بیش از هفت هزار نفر آن را امضا کردهاند از شورای عالی امنیت ملی خواستند مرزهای ایران به روی همنوعان افغانستانی باز شده و پناهگاهی امن برای آنان فراهم کنند.
تدابیر لازم به عمل آمد
حال با گذشت دو ماه از آن اتفاقات سراغ «مهدی محمودی»، مدیر کل امور اتباع و مهاجرین خارجی وزارت کشور رفتیم تا شرایط این روزهای مرز شرقی ایران را جویا شویم. او در پاسخ گفت: «درحالحاضر، به نسبت روزهای اوج درگیریهای طالبان با دولت قبلی، از مراجعت گروهی اتباع افغانستانی به خاک جمهوری اسلامی ایران کاسته شده است. با وجود این، وضعیت موجود شکننده است و به شرایط داخلی افغانستان بستگی دارد. در هر صورت، تدابیر لازم بهمنظور تشدید کنترلهای مرزی و جلوگیری از ورود غیرقانونی اتباع به خاک ایران به عمل آمده است». او ادامه داد: «ولی نگاه انساندوستانه ایران در قبال آوارگان همواره وجود داشته و لازم است در این ارتباط سازمانهای بینالمللی بهویژه سازمان ملل و کمیساریای عالی حمایتهای خود را دریغ نکنند». محمودی همچنین درباره نفس توجه و پیگیری مردم درخصوص آوارگان و جمعآوری امضا برای کمک به آنان گفت: «مردم ایران و دولت جمهوری اسلامی ایران با توجه به آموزههای اسلامی و اشتراکات فرهنگی، تاریخی، زبانی و دینی همواره در شرایط سخت در کنار ملت افغانستان بهویژه آوارگان و پناهندگان بوده و در حد توان از آنها حمایت کرده است. پذیرایی از میلیونها افغانستانی در کشور در طول 40 سال انقلاب نمونه بارز از همدلی مردم و دولت جمهوری اسلامی ایران با مردم افغانستان است». رئیس جمعیت هلالاحمر نیز چندی پیش در گفتوگو با خبرگزاری ایسنا درخصوص اقدامات صورتگرفته در مرز برای آوارگان افغانستانی گفته بود از سوی وزارت کشور و همه عوامل مدیریت بحران تمهیدات لازم اتخاذ و تعدادی چادر، اقلام بهداشتی و امدادی و بستههای معیشتی به مرز ارسال شد. کریم همتی همچنین گفته بود از افرادی که وارد مرز میشدند اعم از نظامی و غیرنظامی در اماکن موقتی که از سوی جمعیت هلالاحمر تعبیه شده، پذیرایی میشد و سپس با صلاحدید مراجع رسمی داخل افغانستان به کشورشان بازگردانده شدند. همین نشان میدهد که امضاهای جمعشده از سوی مردم برای کمک به آوارگان به چشم آمده و قسمتی از مشکلات آنان را حل کرده است.
میهماننوازی به سبک ایرانی
استان خراسان رضوی و خراسان جنوبی دو استانی هستند که بیشترین مرز را با افغانستان دارند و قطعا با مردم آن دیار بیشتر آمیخته شدهاند. از همینرو در گفتوگو با «حسن رزمیانمقدم»، یکی از نمایندگان استان خراسان رضوی در مجلس یازدهم، نظرش را درباره پویشهای مردمی و امضاهای جمعشده برای آوارگان کشور همسایه پرسیدیم و او در پاسخ به شعر بنیآدم اعضای یک پیکرند اشاره کرد و گفت: «فرقی بین انسانها نیست؛ چه عرب و چه افغان. همدوستی باعث میشود در چنین شرایطی که با مشکل مواجه شدهاند به آنان کمک کنیم. اگر یک نفر هم در هر موضوعی که قانونی باشد برای من نامه بنویسد پیگیر آن خواهم شد و شخصا آن را خوانده و جواب میدهم چه برسد به اینکه برای چنین موضوعاتی، امضای چند هزار نفر پای آن باشد». در نهایت باید به این نکته توجه کرد که ایران بهتنهایی نمیتواند بحران پناهجویان افغانستان را حل کند، ولی تلاشهایی صورت گرفته تا این موضوع مدیریت شود. مردم نیز نشان دادند که با وجود مشکلات اقتصادی و اجتماعی فراوانی که دارند همچنان روحیه میهماننوازی خود را حفظ کردهاند، حتی اگر به اندازه یک امضا در فضای مجازی باشد.
گزارش روزنامه شرق از کمکهای مردمی به پناهجویان افغانستانی در ایران:
میهماننوازی ایرانی با کمک پویشهای مردمی
بحث و گفتگو
قربانیان حقوق بشر
:
باسلام واحترام مهمان نوازی حد وحساب دارد اما گذاشتن میلیون اتباع افغانستانی سرگردان ومدیریت نشده درهمه عرصه های کشور بر سرسفره وکارومعیشت وامنیت شغلی و فرصت های شغلی وترکیب جمعیت ایرانیان وکاهش زادوولد ورفاه وازدواج وفقیر شدن وشکاف طبقاتی وبیکاری وناامنی واجاره بها مسکن و موادغذایی وکیفیت تحصیل وکاو..مردم وکارگران ساختمانی واقشار آسیب پذیر جامعه ایران بحسابی است واز جیب مردم وکارگران واقشار آسیب پذیر خرج کردن حق الناس است مسولین کارگران ساختمانی ومردم واقشار آسیب پذیر جامعه تا کی باید تاوان میلیون افغانستانی برای اجرای حقوق بشر شما بدهند چند روز از حقوق ماهانه خود به اتباع افغانستانی بدهید ببینید با این تورم وگرانی میتوانید زندگی کنید باتشکر قربانیان حقوق بشر
قربانیان حقوق بشر
:
سلام با این مهمان نوازی و...ما کارگران ساختمانی فصلی شیراز وکشورومردم قربانیان حقوق بشر ورحم وانسانیت واورگان وپناهندگان و وجدان ومسلمان وغیرت وسیاست وهمسا یه وایرانی نژاد پرست نیست و دین واسلام وگرفتن پول ودلار وامتیاز ازسازمان ملل ونهادهای و...مسولین هستیم که ۸میلیون اتباع افغانی سرگردان مدیرت نشده درهمه عرصه های کشور بر سرسفره کارگران ساختمانی ومردم واقشار آسیب پذیر جامعه گذاشته تا از سفره نان وکارومعیشت وخون واجاره بها مسکن و موادغذایی وخرید خانه وطلاوارزو خودرو و امنیت شغلی واجتماعی وفرصت های شغلی وترکیب جمعیت ایرانیان وکاهش زادوولد ورفاه وازدواج وفقیر شدن وشکاف طبقاتی وبیکاری مردم وکارگران واقشار آسیب پذیر جامعه بخورند ودولت به دنبال گرانی وتورم وفقیر شدن وشکاف طبقاتی وبیکاری ونامنی جامعه میگردند وباتوجه خشکسالی پی درپی فارس شیراز وروی آوردن کشاورزان وباغداران به کار ساختمانی فصلی کار برای خود مردم کم است اما چرا مسولین کارت کار ساختمانی به اتباع مدهند وحق الناس مکنند اگر اتباع افغانستان برای کشور سود آور است چرا باید از کار ومعیشت وخون وامنیت شغلی و اجتماعی وفرصت های شغلی و...مردم وکارگران واقشار آسیب پذیر جامعه مایه مگذارید حق وحقوق کارگران واقشار آسیب پذیر ومردم گرفتن دادن به میلیون افغانستانی جاری کردن حقوق بشر نیست وطن فروشی است دراین وضعیت اقتصادی و بیکاری تورم و... باتشکر قربانیان حقوق بشر