گزارش روزنامه «اطلاعات» از کارزار «درخواست جلوگیری از فعالیت روانشناسان زرد، با عنوان روانشناس»

وقتی حال روانشناسان هم خوب نیست، چه باید کرد؟ / آن‌هایی که رویا می‌فروشند!

وقتی حال روانشناسان هم خوب نیست، چه باید کرد؟ / آن‌هایی که رویا می‌فروشند!

نویسنده مینا حیدری:  میل به تحقق آرزوهای فوری و عدم پذیرش حقیقت، بازار «روان‌شناسی زرد» را در ایران داغ کرده است؛ پدیده‌ای که نه‌فقط نسل جوان را به وادی توهم و سرخوردگی می‌کشد، بلکه متخصصان دانشگاهی را نیز وادار به مهاجرت می‌کند.

خانم فاطمه حاجی‌باقری، کارشناس ارشد روان‌شناسی عمومی، به صراحت از آسیب‌های رویکرد «روان‌شناسی بلاگری» پرده برمی‌دارد و می‌گوید: مردم در جستجوی «غول چراغ جادو» هستند، نه «درمان علمی» و این امر باعث شده تا روان‌شناسان علمی با مشکلات معیشتی و میل به مهاجرت روبه‌رو شوند، درحالی که فریب‌دهندگان با وعده تحقق آرزوها مصونیت پیدا کرده و بازار را در دست گرفته‌اند. او راه‌حل را در ورود متخصصان باصلاحیت به مدارس و اصلاحات ساختاری در سازمان نظام روان‌شناسی می‌داند.

خانم حاجی‌باقری می‌گوید: روان‌شناسی زرد به پدیده‌ای اطلاق می‌شود که با اتکا بر ظواهر فریبنده و وعده‌های غیرعلمی، محتوای خود را جایگزین دانش آکادمیک و مشاوره‌های تخصصی کرده است. این جریان که اکنون بخش عمده‌ای از فضای مجازی را در اختیار گرفته، نه‌تنها به اعتبار علم روان‌شناسی آسیب می‌زند، بلکه با القای انتظارات غیرواقعی، سلامت روان جامعه را نیز تهدید می‌کند.

تفاوت اصلی روان‌شناسی زرد با روان‌شناسی علمی، در ماهیت محتوا و هدف آن نهفته است. روان‌شناسی زرد به دنبال «امید واهی» بخشیدن به مردم است و با جملاتی نظیر «تو حتما موفق می‌شوی» و «آخر این راه فقط موفقیت است»، از دادن آگاهی علمی مبنی بر احتمال شکست در مسیر تلاش خودداری می‌کند.

او تأکید دارد: روان‌شناسی علمی به افراد می‌آموزد که تلاش، لزوما منجر به موفقیت قطعی نمی‌شود، بلکه خود تلاش اهمیت دارد. روان‌شناسی زرد هرگز این واقعیت را منعکس نمی‌کند.

ترفندهای ظاهری و محتوایی

خانم حاجی‌باقری با اشاره به اصلی‌ترین ویژگی‌های روان‌شناسی زرد می‌گوید: تکیه شدید این سبک روان‌شناسی، برپایه جلوه‌های بصری و ثروت‌اندوزی استوار است. این افراد با استفاده از ماشین‌های شاسی‌بلند گران‌قیمت، خانه‌های لوکس و زرق و برق، اقدام به تولید محتوا یا برگزاری دوره‌های آموزشی می‌کنند.

این نمایش ثروت، به مخاطب این پیام را القا می‌کند که راهکارها و دوره‌های ارائه شده توسط این افراد، مستقیماً منجر به دستیابی به این سطح از رفاه می‌شود.پیامدهای مخرب این جریان صرفاً به عدم آگاهی ختم نمی‌شود.

محتواهای این افراد گاهی حاوی پیام‌های اجتماعی آسیب‌زا هستند؛ برای مثال القای این تفکر که اگر زن نتواند مستقل باشد یا ثروت کسب کند، بی‌عرضه است.

به اعتقاد خانم حاجی‌باقری، چنین جملاتی فاقد پایه علمی‌اند و ممکن است ناآگاهانه منجر به تشویق به طلاق یا بروز مشکلات جدی در روابط شوند، زیرا مخاطبان، صرفاً به دلیل مشاهده موفقیت‌های ظاهری آن فرد در فضای مجازی، به محتوای او اعتماد می‌کنند.

این روان‌شناس می‌افزاید: برخلاف روان‌شناسان زرد که بر ظاهر و تجملات تمرکز دارند، متخصصان علمی اغلب به دلیل رعایت شئونات و تمرکز بر محتوا، در فضای رقابتی شبکه‌های اجتماعی دیده نمی‌شوند.

روان‌شناس علمی، به جای فیلم گرفتن با ماشین چندمیلیاردی، ممکن است محتوایش را در یک فضای ساده کاری تولید کند. در مقابل، روان‌شناس زرد با پوشش‌ها و آرایش‌های پر زرق و برق و به دور از هر گونه تخصصی، توجه عموم را به خود جلب می‌کند. توجه مردم به جای محتوای علمی، به ظاهر، پوشش و هیبت فرد معطوف می‌شود و همین امر سبب شده که روان‌شناسان علمی عملاً دیده نشوند.

راهکارهای  مقابله

این کارشناس ارشد اعتقاد دارد ریشه گسترش روان‌شناسی زرد، به ساختار و حمایت نهادهای بالادستی برمی‌گردد. حال روان‌شناسان کشور خوب نیست و دلسوزی برایشان وجود ندارد. 

حاجی‌باقری با اشاره به تجربه شخصی‌اش، یکی از بزرگترین چالش‌ها را فرآیند صدور مجوز و صلاحیت حرفه‌ای می‌داند و می‌گوید: من در آزمون صلاحیت حرفه‌ای، به خاطر یک و نیم نمره از قبولی بازماندم و در نتیجه، صلاحیت کار کردن ندارم؛ این در حالی است که بسیاری از افراد فاقد مدرک معتبر، به راحتی با رویافروشی و پول‌پاشی، دنبال‌کننده جذب می‌کنند و از متخصصان دارای مدرک، درآمد بسیار بیشتری دارند.

برای مقابله با این معضل، لازم است مسأله به‌صورت ریشه‌ای حل شود. چنین افرادی می‌توانند به فعالیت خود به‌عنوان بلاگر ادامه دهند، اما نباید خود را با عنوان «روان‌شناس» معرفی کنند.
او از بی‌توجهی سازمان نظام روان‌شناسی نسبت به این پدیده می‌گوید: با وجود آن‌که کارزاری با عنوان «نه به فعالیت روان‌شناسان» برای مقابله با این پدیده ایجاد کردم و با استقبال گسترده همکاران روبه‌رو شد، سازمان تاکنون اقدام عملی و قاطعی انجام نداده و در سال‌های گذشته فقط اسم به اصطلاح روان‌شناسان را منتشر کرده است.

در نهایت، این کارشناس هشدار می‌دهد تا زمانی که موانع صدور مجوز برای متخصصان آکادمیک برداشته نشده و نظارت قوی‌تری بر مدعیان فاقد صلاحیت اعمال نشود،جریان روان‌شناسی زرد همچنان به رشد خود ادامه می‌دهد و جایگاه علمی این رشته در کشور به حاشیه خواهد رفت.یکی از جدی‌ترین پیامدهای این وضعیت، دلسردی و مهاجرت متخصصان دانشگاهی است. 

خانم حاجی‌باقری می‌گوید: بسیاری از دوستان من در حال حاضر مدارک خود را برای مهاجرت ارسال کرده‌اند. این حجم از خروج نیروهای متخصص، یک زیان بزرگ برای سلامت روان کشور است.
عدم وجود چشم‌اندازهای روشن برای فعالیت علمی در داخل کشور و موانع بوروکراتیک از دلایل مهم خستگی متخصصان و فرار مغزهاست.

در حالی که افراد فاقد صلاحیت با رویافروشی و تکیه بر ظاهر، درآمدهای کلان دارند، روان‌شناسان تحصیل‌کرده برای کسب مجوز با مشکلات جدی دست و پنجه نرم می‌کنند.

غول چراغ جادو

خانم حاجی‌باقری می‌گوید: گرایش عمومی جامعه به محتواهای سطحی و زرد، زمینه‌ساز رشد و رونق روان‌شناسان زرد شده است؛ چراکه بسیاری از مراجعان به دنبال کشف حقیقت نیستند، بلکه بیشتر تمایل دارند تأیید شوند و راهکارهای فوری و ساده دریافت کنند.

مراجعان ما وقتی وارد اتاق درمان می‌شوند، دوست دارند چیزی که در ذهنشان وجود  دارد توسط درمانگر تأیید شود و همان اتفاق بیفتد؛ آن‌ها دوست دارند روان‌شناس حکم یک غول چراغ جادو را داشته باشد و تمامی آرزوهایشان را برآورده کند. 

در مقابل، روان‌شناسی علمی نیازمند تلاش، همکاری مراجع و پذیرش واقعیت‌های دشوار است. 

او تأکید می‌کند: وقتی ما مراجعان را با حقیقت روبه‌رو می‌کنیم و به آن‌ها می‌گوییم که مسیر درمان تدریجی و نیازمند کار و تمرین است، برایشان خوشایند نیست و به سادگی ما را کنار می‌گذارند و به سمت روان‌شناسی زرد می‌روند که مطابق میل آن‌ها رفتار می‌کند.

پدیده روان‌شناسی زرد، آسیب‌پذیری بیشتری را برای نسل‌های جوان به دنبال دارد؛ زیرا کودکان و نوجوانان بیشتر به دنبال تحقق رؤیاهای خود و رسیدن به آرزوهایشان هستند و قدرت تحلیل لازم را برای تشخیص علمی بودن یک محتوا ندارند.

این نوع محتواها نوجوانان را سرخورده می‌کند. آن‌ها با فرمان این افراد، مسیری طولانی را طی می‌کنند تا به آرزوهایشان برسند، اما ناگهان متوجه می‌شوند که راه را اشتباه آمده‌اند. این سرخوردگی می‌تواند آن‌ها را به سمت گرایش به اعتیاد یا فرار از مسئولیت و کار سوق دهد.

تمرکز بر جایزه، قرعه‌کشی و تکنیک‌های خیالی نظیر دوره‌های «مهره مار» که گاهی به دختران جوان وعده می‌دهند که می‌توانند فرد موردنظرشان را تبدیل به همسر کنند ذهن نوجوان را از تفکر منطقی باز می‌دارد. این محتواها به جای ارائه علم، رویا و دوره می‌فروشند و افراد را به سمت تفکرات فضایی و غیرعملی هدایت می‌کنند.

راهکارها و پیشنهادهای ساختاری

خانم حاجی‌باقری، برای مقابله با گسترش فعالیت افراد فاقد صلاحیت در حوزه روان‌شناسی، دو راهکار اصلی را مطرح می‌کند و می‌گوید: نخستین گام، ایجاد تغییرات ریشه‌ای در ساختار و عملکرد سازمان نظام روان‌شناسی است. اعضای شورای مرکزی جدید سازمان، باید برخورد جدی با این پدیده را در اولویت کاری خود قرار دهند و با همکاری اعضا نسبت به شناسایی و معرفی افراد متخلف اقدام کنند.

او همچنین استفاده از ظرفیت مدارس را به‌عنوان دومین راهکار، ضروری می‌داند و پیشنهاد می‌دهد: به جای درگیر کردن متخصصان در روندهای طولانی و آزمون‌های پیچیده برای اخذ مجوز، طرح‌هایی اجرا شود که روان‌شناسان دانشگاهی بتوانند مستقیماً در مدارس، به‌ویژه در مناطق کمتر برخوردار حضور یابند. اجرای چنین طرحی می‌تواند فرصتی برای آشنایی خانواده‌ها با روان‌شناسان علمی فراهم کند و در نهایت، خانواده‌ها بهتر است به‌جای گوش کردن به توصیه‌های افراد بی‌صلاحیت، به متخصصان واقعی رجوع کنند.

مسأله ما ممانعت از فعالیت اقتصادی افراد نیست، بلکه جلوگیری از فعالیت آن‌ها تحت عنوان روان‌شناس است. این افراد عملاً بلاگر هستند و می‌توانند به همین نام هم فعالیت کنند.متأسفانه افراد فعال در حوزه روان‌شناسی زرد، به حدی خود را محق می‌دانند که حتی در برابر هشدارها از کسانی شکایت می‌کنند که به آن‌ها اعتراض کرده‌اند. این وضعیت نشان می‌دهد تا زمانی که نظارت قاطع و یکپارچه صورت نگیرد، تفکر «رویافروشی» همچنان جای «علم» را خواهد گرفت.

.
منبع: اطلاعات


سایر تجربه‌ها

تجربه‌های بیشتر