درخواست پرداخت کامل حقوق و مزایای فرهنگیان درمدت مرخصی زایمان

#حمایت_از_فرزندآوری

درخواست پرداخت کامل حقوق و مزایای فرهنگیان درمدت مرخصی زایمان

رئیس محترم سازمان تامین اجتماعی

با سلام،

احتراما به اطلاع می‌رساند با توجه به قانون جوانی جمعیت بند الف ماده ۱۷، تمامی نیروهای اداری اعم از رسمی و پیمانی که در مرخصی زایمان به سر می‌برند، باید حقوق و مزایای کامل خود را دریافت کنند.

متأسفانه مشاهده می‌شود که سازمان تأمین اجتماعی به این قانون پایبند نبوده و به ویژه برای فرهنگیان خانم که بخش زیادی از جمعیت فرهنگی کشور را تشکیل می‌دهند، بخشی از حقوق را کاهش و باقی‌مانده آن را نیز به تأخیر پرداخت می‌کند. لذا ما امضاکنندگان این کارزار از شما درخواست داریم با اجرای صحیح این قانون، بحران جمعیتی پیش رو را کاهش داده و استرس این عزیزان را بهبود بخشیده و تشویق به فرزندآوری در این جامعه زحمت‌کش را افزایش دهید.

با سپاس

35%
65 درصد باقی مانده تا نمایش ویژه در صفحه اصلی کارزار
[اطلاعات بیشتر]

امضاکنندگان: 351 نفر

  • آزاده توحیدی

  • شیوا عصاره نژاد

  • سمانه احمدی

  • عذرا طبیب شوشتری

  • جواهر حردانی

  • فاطمه سادات دریاباری

  • آرزو قاسمی

  • رویا فتاحی

  • سنا سالم پناه

  • مریم شیعه زاده شوشتری

  • رقیه شجراتی

  • شکوفه خزائی

  • فاطمه قربانی قواقی

  • اسما بالدی

  • نسیم عباسی سیبکی

  • هاجر بیت سیاح

  • محمد عچرش

  • صبا عبدی

  • زینب فرج وند

  • جمیله زرگانی

  • م.رضایی

  • سمیرا امیری

  • محبوبه غلامی غیبی

  • نعیمه گلعلی

  • لیلا جباری

  • صدیقه باوی

  • هنا سلامت

  • مریم بالائی

  • سمیه تیموری

  • مهدیه قاری

بحث و گفتگو

لیلی خردمند : چه حرصی میزنین شما معلما،نالان ترین عضو جامعه هستین
💬 پاسخ
س موسوی در پاسخ به لیلی خردمند: فرض کنید قیصر این شعر را به عنوان معلم گفته باشد! درد نام دیگر من است شاعر: قیصر امین پور# دردهای من* جامه نیستند* تا ز تن در آورم* چامه و چکامه نیستند* تا به رشته ی سخن درآورم* نعره نیستند* تا ز نای جان بر آورم* دردهای من نگفتنی* دردهای من نهفتنی است* دردهای من* گرچه مثل دردهای مردم زمانه نیست* درد مردم زمانه است* مردمی که چین پوستینشان* مردمی که رنگ روی آستینشان* مردمی که نامهایشان* جلد کهنه ی شناسنامه هایشان* درد می کند* من ولی تمام استخوان بودنم* لحظه های ساده ی سرودنم* درد می کند* انحنای روح من* شانه های خسته ی غرور من* تکیه گاه بی پناهی دلم شکسته است* کتف گریه های بی بهانه ام* بازوان حس شاعرانه ام* زخم خورده است* دردهای پوستی کجا؟* درد دوستی کجا؟* این سماجت عجیب* پافشاری شگفت دردهاست* دردهای آشنا* دردهای بومی غریب* دردهای خانگی* دردهای کهنه ی لجوج* اولین قلم* حرف حرف درد را* در دلم نوشته است* دست سرنوشت* خون درد را* با گلم سرشته است* پس چگونه سرنوشت ناگزیر خویش را رها کنم؟* درد* رنگ و بوی غنچه ی دل است* پس چگونه من* رنگ و بوی غنچه را ز برگهای تو به توی آن جدا کنم؟* دفتر مرا* دست درد می زند ورق* شعر تازه ی مرا* درد گفته است* درد هم شنفته است* پس در این میانه من* از چه حرف می زنم؟* درد، حرف نیست* درد، نام دیگر من است* من چگونه خویش را صدا کنم؟*
💬 پاسخ
س موسوی : معلم خودش مهم نیست! آنوقت می خواهید بچه و نوزادش مهم باشد!؟ درآینده هیچ نخبه ای معلم نخواهد شد! و تربیت فرزندان شما بدست پخمه ها خواهد بود! " من که میگم حلما تو نگو حلما، تو بگو حلما " !
💬 پاسخ
آقای خاص در پاسخ به س موسوی: بابا شلوغش کردین همین حالا هم نخبه ها معلم نمیشند نهایتا رشته انسانی رتبه های خوب ترجیح میدن معلم شن
💬 پاسخ
س موسوی در پاسخ به آقای خاص: اینهم نظری است! هر چند غلط و غیر معقول! می گویند: روستایی از کنار شهری رد شد! کوری در کنار جاده دید! توییت زد مردم شهر نخبه نیستند!
💬 پاسخ

اخبار مرتبط با این کارزار



اگر شما خبر تازه‌ای دارید لطفا لینک خبر رسمی آن را از طریق کلید فوق ثبت نمایید.


تأیید کارزار جهت انتشار

این کارزار در چهارچوب قوانین پلتفرم کارزار تأیید و منتشر شد.



این کارزارها را هم حمایت کنید: