رئیس و اعضای محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی
سلام علیکم
نظر به وضعیّت موجود در خصوص دروس ابلاغی گروه معارف دانشگاهها و مراکز آموزش عالی کشور، به استحضار میرساند:
۱. دروس گروه معارف، در طیف دروس عمومی دانشگاهها جانمایی شده؛ در حالی که برخی از این دروس مانند: انسان در اسلام، اندیشه۱ (مبدأ شناسی و معاد شناسی) و اندیشه۲ (راهنما شناسی)، در تربیّت نفس انسانی، نقش اساسی ایفا مینمایند و برخی دیگر از دروس این گروه نیز مقوّم و مکمل هستند. آنگاه در دانشگاه نظام اسلامی عمدهی نگاه و امکانات (نرم افزاری، انسانی و سخت افزاری)، متوجّه دروس تخصصی و به اصطلاح پایه شده و در نتیجه امروزه در ذهن و عملکرد استاد، دانشجو و مدیر آموزشی ما اهمیّت میکروب شناسی، جانور شناسی، گیاه شناسی، خاک شناسی و... از اهمیّت انسان شناسی و معارف مربوط به این حوزهی رکن، پایه و محور بیشتر است و در همین راستا برنامه ریزی درسی، سرفصل نویسی، تخصیص بودجه، جذب هیئت علمی، امکانات کمک آموزشی و... همه و همه، در اولویّت پیشبرد هر علمی غیر از انسان و معارف ضروری، پایه و ویژهی او قرار گرفته است؛ انسانی که طبق روایات وارده از معصومین(علیهم السلام)، ضروریترین معارف او میبایست معرفت نفس و شناخت خود، مبدأ و معاد او باشد؛ «معرفت النفس انفع المعارف».
۲. همین نگاه باعث تضعیف پایههای معرفتی دانشجو و حتی برخی از اساتید و مسئولین دانشگاهها شده و نتیجهی آن را امروزه در میدان عمل شاهدیم؛ به نحوی که بخش زیادی از توان و دغدغههای روزمرهی دانشجویان صرف اموری غیر آموزشی و گاه صرف ارتباطات غیر معقول و... شده و هدر میرود.
۳. بخشی از حوادث ناگوار و ناهنجاریهای رفتاری چند سال اخیر با منشأ دانشگاه، خوابگاههای دانشجویی و یا تحصیل کردهگان دانشگاه اسلامی ما بی تردید ریشه در خلأ معرفتی و به تبع آن انحرافات فکری معطوف به حوزه اندیشههای بنیادین و مبنا، یعنی: انسان شناسی و مبدأ و معاد شناسی است؛ خلأیی که اگر حداقل از این پس نیز پر نشود، عواقب وخیمتر آن دامنگیر جامعهی اسلامی زمینه ساز ظهور خواهد شد.
با عنایت به آنچه گفته شد پیشنهاد میشود:
۱- نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها به عنوان یک عنصر تشکیلاتی فعّال در فرایند تعلیم و تربیت فرزندان این ملّت در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی مبدّل گردد و نقش این نهاد بهعنوان نهادی فرهنگی، علمی، اخلاقی، با ساختاری مؤثّر و بروز در ادارهی فضای اخلاقی و تعالی معرفتی دانشجویان ارتقاء و حمایت شود که در قدم نخست، تعریف گروه معارف دانشگاهها در ذیل تشکیلات نهاد، تخصیص سهمیه هیئت علمی و اعتبارات مربوط به دروس معارف در سرفصل اعتبارات نهاد رهبری در دانشگاهها اقدامی راهگشا خواهد بود.
۲- دروسی مانند: انسان شناسی اسلامی(انسان در اسلام)، مبدأ شناسی و معاد شناسی، احکام ضروری و اخلاق فردی، بهعنوان دروس ویژه مبنا و اجباری برای همهی دورههای کاردانی، کارشناسی و کارشناسی ارشد پیوسته، پزشکی و...، و دیگر دروس معارف نیز بهعنوان دروس عمومی مبنا، لحاظ شده و در مجموع ۱۶ واحد از دروس گروه معارف، در نظام آموزشی تعریف و ضروری گردد.
۳- در یک برنامه پنج ساله، حداقل ۵۰% از اساتید گروه معارف، عضو رسمی، پیمانی یا آزمایشی هیئت علمی گروه معارف باشند و ۵۰% دیگر نیز از میان اساتید با تجربه و دانش کافی و دیگر صلاحیتهای اخلاقی و... انتخاب شوند.
۴- برای کیفیّت بخشی به روند تربیتی و آموزشی حوزه دروس معارف، آموزشهای تکمیلی اساتید، نظام ارزشیابی خاص و نظام پرداخت حقّ التدریس اساتید مدعو (غیر هیئت علمی)، پیش بینی شود، بدیهی است، یکی از عوامل ضعف در ارائه و کیفیّت دروس معارف، علاوه بر نوع نگاه عمومی و غیر مبنایی به این دروس، مدعو بودن بیش از ۹۰% از اساتید این دروس، پایین بودن حقّالزحمه، (همراه با کسر مالیات) و پرداخت آن در فواصل طولانی است، امری که امکان جذب و بکارگیری اساتید مجرّب و تأثیر گذار را به شدّت کمرنگ مینماید.
۵- امکانات آموزشی و کمک آموزشی، تربیتی و هر آنچه در جهت رشد انسانی و معنوی دانشجویان مؤثر است، با اولویّت نیازمندیهای گروههای معارف تخصیص داده شود و رؤسا و مدیران دانشگاهها و معاونتهای آموزش، به رعایت و همکاری در این زمینه ملزم گردند.
جمعی از اساتید، دانشجویان و دغدغه مندان فرهنگی کشور