واکنش خبرگزاری ایرنا به مطالبه مردمی برای مجازات قتل ناموسی اهواز:

واکنش نخبگان به یک زن‌کشی

عصر شنبه بود که ویدیوی هولناک مردی که با لبخند فاتحانه، سر بریده همسر ۱۷ ساله‌اش را در میدان کسایی اهواز چرخانده بود، دست به دست شد و موجی از خشم و اندوه را برجای گذاشت. این بار «مونا» دختری که در ۱۲ سالگی همسر «سجاد» پسرعمویش شده بود، قربانی تعصباتی شده که هر از چند گاهی یکی از زنان کشور را به کام مرگ می‌کشاند؛ یک روز در آبادان، یک روز در ماهشهر و روز دیگر در لرستان و مازندران. این حادثه دلخراش که گفته می‌شود بعد از بازگشت مونا به خانه بعد از فرار نافرجام به ترکیه رخ داده، واکنش‌های بسیاری در بین افکار عمومی، به ویژه در فضای مجازی و میان فعالان اجتماعی به دنبال داشت و بسیاری آن را محکوم کردند. کاربران شبکه‌های اجتماعی هشتک #لاشرف_لجرائم_الشرف (هیچ شرافتی برای جرایم ناموسی نیست) و #مونا_حیدری به راه انداختند. اخیرا نیز جمع‌آوری امضا برای کارزار «درخواست اشد مجازات برای پرونده فجیع همسرکشی اهواز» خطاب به دادستان کل کشور آغاز شده است.

هادی سواری فعال سیاسی اجتماعی می‌گوید: بسیاری از مردم حتی افراد سنتی با تعصبات قبیله‌ای هم این قتل ناموسی را محکوم کرده‌اند. حالا این قاتل در جامعه نه تنها وجهه خوبی ندارد بلکه عمل او را غیرانسانی و جنایتکارانه و حتی داعشی می‌دانند.

وی می‌افزاید: افکار عمومی انتظار دارند که برخورد شدیدی با عاملان این جنایت شود و مدعی العموم و قوه قضاییه باید به مساله ورود کنند و مجلس و وزارت دادگستری با تصویب قانون، جلوی این جرایم را بگیرند.

سواری ادامه می‌دهد: در قتل ناموسی همه می‌دانیم که قاتل با رضایت اولیای دم، حداکثر بعد از سه سال آزاد می‌شود، متاسفانه قانون در این زمینه بسیار ضعیف است و اگر با مجرمان برخورد جدی می‌شد، این افراد دست به قتل و خشونت نمی‌زدند اما ضعف قانون باعث شده مردها با تفکر مردسالارانه و احساس مالکیت نسبت به زن‌ها دست به هر کاری بزنند.

وی اضافه می‌کند: با اینکه این حادثه واقعا تلخ و تکان‌دهنده بود اما احساس می‌کنم خیری به همراه داشته زیرا جامعه بیدار شده و اکثرا این قتل را محکوم می‌کنند، احساسات عمومی جریحه‌دار شده و خیلی‌ها درخواست قصاص قاتل را کرده‌اند، این در حالیست که در گذشته اغلب مردم سکوت می‌کردند و حاضر به موضع‌گیری نبودند یا اینکه می‌ترسیدند و خجالت می‌کشیدند آن را محکوم کنند.

در گذشته کسی که مرتکب قتل عار یا قتل ناموسی می‌شد به عنوان قهرمان شناخته می‌شد اما اکنون منفور جامعه است و این را اکنون مردم علنی اظهار می‌کنند، در حال حاضر شاهد هستیم که در فضای مجازی با گذاشتن پست و وضعیت، نسبت به آن واکنش نشان می‌دهند، البته هنوز کسانی هستند که سکوت کرده یا قتل ناموسی را تایید می‌کنند اگر چه با شیوه قتل اخیر مخالفند.

سواری تصریح می‌کند: در گذشته کسی که مرتکب قتل عار یا قتل ناموسی می‌شد به عنوان قهرمان شناخته می‌شد اما اکنون منفور جامعه است و این را اکنون مردم علنی اظهار می‌کنند، در حال حاضر شاهد هستیم که در فضای مجازی با گذاشتن پست و وضعیت، نسبت به آن واکنش نشان می‌دهند، البته هنوز کسانی هستند که سکوت کرده یا قتل ناموسی را تایید می‌کنند اگر چه با شیوه قتل اخیر مخالفند.

این فعال اجتماعی می‌گوید: در جامعه سنتی، مرد کسی است که قاتل نزدیکانش را می‌کشد، ذلت را نمی‌پذیرد و اگر دختر یا همسر یا خواهرش کوچکترین خطایی کرد باید دست به قتل عار بزند. اما باید توجه داشت که ریشه این حوادث فشار زندگی، عدم تربیت صحیح و مشکلات اقتصادی است و نمی‌توان فقر، بیکاری و حاشیه‌نشینی را در بروز چنین وقایعی نادیده گرفت زیرا وقتی اقتصاد که زیربنای جامعه است پایدار نباشد، رشد فرهنگی اجتماعی هم نخواهیم داشت.

وی ادامه می‌دهد: ما در یک جامعه سنتی با وضعیت اقتصادی متوسط یا ضعیف زندگی می‌کنیم. در عین حال دسترسی دختران به شبکه‌های اجتماعی و ماهواره که زندگی مدرن را بازتاب می‌دهند، زیاد شده است و از سوی دیگر برخی خانواده‌ها به فرزندان خود بی‌توجهی می‌کنند که باعث شده فرزندان دچار بحران هویت شده و دیگر زندگی سنتی را قبول نکنند؛ البته وقت آن رسیده که جامعه سنتی در افکارش تجدیدنظر کند چرا که امروزه دیگر زمان خشونت و قتل به سرآمده است.

 

درخواست دادگاه علنی

قاتل و برادرش که هر دو پسرعموهای قربانی بودند، همان روز حادثه دستگیر شدند. مرادی رییس کل دادگستری خوزستان نیز اعلام کرد: دستگاه قضایی با عوامل قتل زن جوان اهوازی برخورد قاطع و سریع خواهد داشت. به گفته او قاتل اقدام به نمایش عمل فجیع خود در یکی از خیابان‌های شهر کرده که این امر موجب خدشه به امنیت روانی شهروندان شده است.

شیخ عباس حیدری، از بزرگان طایفه حیدری (حیادر) اما خواستار برگزاری دادگاه علنی برای این قتل ناموسی می‌شود و تاکید می‌کند: اگر دادگاه علنی برگزار شود و مردم آن را از تلویزیون ببینند درس عبرتی می‌شود و می‌تواند گامی برای پیشگیری از قتل‌های آینده باشد.

رسم قتل ناموسی به طور کلی منسوخ شده؛ اگر چه ممکن است در میان برخی از عرب‌ها یا در استان و کشور هنوز مواردی اتفاق بیفتد اما اغلب افراد این قتل‌ها را تایید نمی‌کنند، در این مورد هم مردم انزجارشان را نشان دادند و آن را محکوم کردند ولی این کافی نیست و این محکومیت باید از سوی دستگاه قضا صورت گیرد.

وی با بیان اینکه این قتل‌ها ریشه‌های اجتماعی و اقتصادی دارد که باید حل شود، می‌افزاید: رسم قتل ناموسی به طور کلی منسوخ شده؛ اگر چه ممکن است در میان برخی از عرب‌ها یا در استان و کشور هنوز مواردی اتفاق بیفتد اما اغلب افراد این قتل‌ها را تایید نمی‌کنند، در این مورد هم مردم انزجارشان را نشان دادند و آن را محکوم کردند ولی این کافی نیست و این محکومیت باید از سوی دستگاه قضا صورت گیرد.

به گفته وی طایفه حیدری از تیره‌های بسیار با عقاید و محل زندگی مختلف تشکیل شده به همین دلیل از خانواده‌ای که قتل در آن رخ داده شناخت زیادی ندارم.

حیدری ادامه می‌دهد: اگر کسی با همسرش مشکلی داشته باشد، راه‌های قانونی برای حل آن وجود دارد و می‌توانند طلاق بگیرند اگر چه راه خوبی نیست اما به عنوان آخرین راهکار می‌تواند استفاده شود، همچنین این اختلافات در طایفه‌های عرب و حتی غیرعرب قابل حل است و اگر این خانواده به ما مراجعه می‌کردند می‌توانستیم بدون قتل و خونریزی و خشونت آن را حل کنیم اما به ما مراجعه نکردند.

وی با گله‌مندی از برخی واکنش‌ها به این قتل ناموسی، می‌گوید: اینگونه جرایم را نباید به همه افراد یک طایفه و قوم یا شهر و استان تعمیم داد زیرا افراد بیگناه و آبرومند زیادی هستند که ارتباطی با این جرایم ندارند. در این حوادث هر کس مسئول عمل خودش است و باید قاتل را محکوم کنیم.

 

ضرورت بازنگری قوانین

شیخ کریم خلف‌زاده سواری از بزرگان طایفه سواری نیز قتل دردناک زن جوان عرب در اهواز را سبب تشویش و بحران روانی در بین مردم می‌داند که موجب انزجار و نکوهش در بین اکثریت مردم عرب خوزستان شده و افکار عمومی را به شدت ناراحت و متاثر کرده است.

وی با اشاره به تحقیقات دانشگاهی در زمینه قتل‌های ناموسی می‌گوید: این قتل‌ها سابقه طولانی در میان مردم عرب و سایر عشایر در ایران و خارج از کشور دارد که ریشه آن باورهای طایفه‌ای و متعصبانه و حاکمیت پدرسالاری و سلطه مردان بر زنان است که از تعصب و فقر فرهنگی برمی‌خیزد، البته در سال‌های اخیر به دلیل رشد فرهنگی و تحصیلات مردم از تعداد این قتل‌ها کاسته شده اگرچه متوقف نشده و با وجود نواهی بسیار در شرع اسلام و قانون اسلامی ولی بازهم شاهد این حوادث در استان و کشور هستیم.

خلف‌زاده سواری می‌افزاید: در قانون مجازات اسلامی، قتل ناموسی آنچنان مجازاتی ندارد و قاتلان مشمول عفو و تخفیف مجازات شده و بعد از مدتی آزاد می‌شوند، به همین دلیل انتظار داریم در راستای حل این معضل شوم در مواد قانونی تجدیدنظر شود و برخوردهای فرهنگی و قضایی نیز با استفاده از منابع و مراجع موثر صورت گیرد.

وی همچنین با انتقاد از نحوه پوشش رسانه‌ای این قتل می‌گوید: انتشار ویدیوی قاتل در حالیکه سربریده مقتول را در خیابان می‌چرخاند مغایر با فرهنگ خبررسانی بوده و اینگونه انعکاس خبر می‌تواند آثار ویرانگر و شومی برای جامعه داشته و مخل روان جامعه شود، البته بهتر این است که جامعه شناسان، روانشناسان، روحانیان، شیوخ و سایر افراد موثر با این حادثه برخورد جدی و آن را ریشه‌یابی کنند و رسانه‌ها نیز به انتشار اخبار اکتفا نکرده و با گزارش‌های فرهنگی و علمی و میزگردهایی به ویژه در صدا و سیما آن را پیگیری کنند. این نوع شیوه انتشار خبر می‌تواند روی افراد جاهل و خلافکار که تعدادشان کم نیست، تاثیر بگذارد و الگوسازی کند. زیرا در این مورد شاهدیم که هنوز افراد نادان و سنتی جامعه هستند که آن را تایید کردند که همین افراد هستند که مرتکب این جرایم خشن می‌شوند.

 

در انتظار خانه امن

فعالان اجتماعی در سال‌های اخیر نسبت به ادامه قتل‌های ناموسی در خوزستان هشدارهای زیادی داده‌اند. در کتاب «فاجعه خاموش» با موضوع قتل‌های ناموسی استان‌های آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل، کردستان، ایلام، کرمانشاه، خوزستان، سیستان و بلوچستان، لرستان، همدان، فارس و خراسان از جمله استان‌هایی نام برده شده که قتل‌های ناموسی در آنها وجود دارد و مردم مرتبا شاهد چنین قتل‌هایی هستند.

طبق گفته‌های این کتاب اگرچه در خصوص این قتل‌ها اطلاعات دقیق آماری وجود ندارد و نمی‌توان استان‌های کشور را از نظر تعداد رتبه‌بندی کرد اما در خصوص چند استان اخطارهای مکرر بیانگر فراوانی چنین قتل‌هایی است. اول خوزستان که مقامات قضایی متعددی در خصوص قتل‌های ناموسی آن اخطارهای مکرر داده‌اند و نیز استان کردستان که توسط فعالان حقوق زنان با ذکر مصادیق هشدارهایی داده شده است. نمونه آن مصاحبه‌ای از معاون امور جنایی پلیس آگاهی تهران در سال ۸۷ است که اعلام کرده «عمده قتل‌های ناموسی کشور مربوط به خوزستان، فارس و آذربایجان شرقی است.»

عاطفه بروایه مدیر «انجمن آوای زنان ریحانه» نیز می‌گوید: بر اساس اطلاعاتی که توانستیم مستندسازی کنیم حدود ۶۰ زن در مدت ۲سال گذشته در خوزستان طی قتل‌های ناموسی جان خود را از دست داده‌اند، این زن‌ها همه عرب و بیشتر آنها ساکن اهواز بودند البته احتمالا تعداد قربانیان بیش از این تعداد است و ما فقط اخبار اینها را توانستیم بدست آوریم و پیگیری کنیم.

حدود ۶۰ زن در مدت ۲سال گذشته در خوزستان طی قتل‌های ناموسی جان خود را از دست داده‌اند، این زن‌ها همه عرب و بیشتر آنها ساکن اهواز بودند البته احتمالا تعداد قربانیان بیش از این تعداد است و ما فقط اخبار اینها را توانستیم بدست آوریم و پیگیری کنیم.

وی می‌افزاید: در قتل‌های ناموسی شاهد هستیم که قاتلان بعد از یکی دوسال حبس آزاد می‌شوند بنابراین باید دستگاه قضا تدبیر کند که جنبه عمومی جرم را در نظر بگیرند و مجازات شدیدتری برای مجرمان تعیین کنند، مهمترین اقدام در این راستا تصویب لایحه منع خشونت علیه زنان است که در ۱۴ سال گذشته میان مجلس و دولت در رفت و آمد بوده و هر بار بخشی از آن حذف می‌شود.

بروایه معتقد است: اگر زنان بخواهند، می‌توانند با مطالبه مستمر و اعتراض به وضع موجود گام‌های مثبتی بردارند.

وی با اشاره به تاثیر قتل ناموسی اخیر بر مردم می‌گوید: در این مورد، شنیع بودن حادثه باعث جلب توجه بیشتر به آن شده است، با هرکسی در داخل و خارج استان صحبت کردم همه در شوک بودند،  بسیاری از زنان دچار استرس و ناراحتی شدید هستند و زنانی که جزو دوستان و اطرافیانم هستند گفته‌اند که بعد از این قتل مرتب کابوس می‌بینند و نمی‌توانند خوب بخوابند.

بروایه ادامه می‌دهد: به نظر می‌رسد تحلیل عوامل قتل‌های ناموسی، آب در هاون کوبیدن است زیرا دیگر همه ریشه‌های فرهنگی و ناموس‌پرستی را می‌دانند بنابراین وقت آن رسیده که راهکارهای عملی برای کاهش این قتل‌ها اجرا شود، یکی از مهمترین آنها انجام کارهای فرهنگی و آموزشی به ویژه کارهای هنری است که پیش از این تاثیر مثبت آن را در برنامه‌های انجمن ریحانه دیده‌ایم.

این فعال حوزه زنان همچنین خواستار فعال شدن خانه‌های امن در خوزستان می‌شود و می‌گوید: در حال حاضر خوزستان تنها یک خانه امن  در اهواز دارد که آنهم فاقد کارآیی لازم است و کارکردش بیشتر مشابه گرمخانه است در حالیکه باید به قربانیان خشونت اختصاص داده شود.

وی تشکیل کارگروه‌های استانی در راستای تدوین قانون جرایم خانوادگی را از دیگر راهکارها می‌داند که در حال حاضر طرح ملی آن آغاز شده است.

بروایه در ادامه می‌گوید: در این مدت دریافته‌ام که جامعه عرب برخی رسوم را بصورت خودجوش، بدون فشار قانونی و کار فرهنگی، کنار گذاشته که نمونه آن رسم نکوهیده «خون‌بس» یا «فصلیه» است، این نشان می‌دهد که اکنون این جامعه آماده تغییر است اما آنچه جامعه را دوباره به عقب می‌راند مساله قبیله‌گرایی است.

وی از دستگاه قضا نیز انتقاد می‌کند و می‌افزاید: دستگاه قضا با تعزیز قبیله‌گرایی مساله‌ای را که داشت در میان عرب‌ها رنگ می‌باخت دوباره جان داده است. این رفتار دستگاه قضایی در خوزستان متفاوت از سایر استان‌های کشور است و تقریبا همه مسائل و پرونده‌ها را به عشیره سپرده است.

 

اصلاح ساختار قبیله‌ای

صلاح سالمی فعال اجتماعی نیز معتقد است: در قتل ناموسی اخیر در اهواز اگر چه جامعه بیدار شده ولی این بیداری منجر به جلوگیری از تکرار این قتل‌ها نمی‌شود، زیرا مادامی که زن ناموس است و خطای زن ننگی برای عشیره به شمار می‌رود که باید پاک شود، این خطر وجود دارد که قربانیان دیگری بگیرد.

وی می‌گوید: در این ماجرا مرد هم قربانی است؛ حتی جامعه‌ای که احساساتش جریحه‌دار شده هم قربانی است. این اتفاق جوی از رعب و وحشت ایجاد کرد به طوریکه بعد از وقوع این قتل همه زنان خانواده و اطرافیانم گفتند که شب نخوابیده‌اند. این حادثه بیش از یک قربانی داشت، بار اول نبوده و بار آخر هم نخواهد بود و تا زمانی که ریشه‌ای به این مساله نپردازیم، تکرار می‌شود.

سالمی توضیح می‌دهد: معمولا برخورد جامعه با چنین قضایایی عاطفی و هیجانی است، به ویژه با وجود فضای مجازی و انتشار گسترده اخبار، البته این بار محکومیت از سوی مردم وسیع‌تر بود چون ویدیوی منتشر شده بسیار شنیع و وحشیانه و در حد فیلم‌های داعش بود. مردم چند روزی آن را محکوم و در سطح گسترده با قربانی همدردی می‌کنند، در داخل و خارج کشور هم افرادی به فراخور مشرب سیاسی خود از آن بهره‌برداری می‌کنند اما هیچگاه کسی به فکر حل ریشه‌ای مساله نیست.

این بار محکومیت از سوی مردم وسیع‌تر بود چون ویدیوی منتشر شده بسیار شنیع و وحشیانه و در حد فیلم‌های داعش بود. مردم چند روزی آن را محکوم و در سطح گسترده با قربانی همدردی می‌کنند، در داخل و خارج کشور هم افرادی به فراخور مشرب سیاسی خود از آن بهره‌برداری می‌کنند اما هیچگاه کسی به فکر حل ریشه‌ای مساله نیست.

وی می‌افزاید: برخورد قهری با این مساله نتیجه‌ای ندارد، زیرا افرادی که مرتکب قتل ناموسی می‌شوند، در ساختار قبیله‌ای رشد کرده‌اند و حتی اگر محکوم به قصاص بشوند، بازهم از ارزش‌هایشان دست برنمی‌دارند.

سالمی با تاکید بر اصلاح ساختار قبیله‌ای می‌گوید: قبیله یک ساختار کاملا ابتدایی جوامع بشری و مربوط به زمان قبل از شکل‌گیری دولت‌هاست. اینکه دولت نخبگان جامعه را به حاشیه براند و به قبایل و سران ارج و قرب بگذارد باعث تقویت ساختار قبیله‌ای می‌شود و تا وقتی این روند ادامه دارد، این حوادث هم تکرار می‌شود زیرا ارزش‌هایی همچون «زن ناموس و مایملک مرد است» محصول ساختار قبیله‌ای است، طبق این ارزش‌ها مرد می‌تواند دست به هر کاری بزند اما زن با اولین خطا سرنوشت مرگ در انتظارش است، همانطور که در قتل ناموسی اخیر مشاهده کردیم مرد به خیابان آمد و از سوی افرادی تشویق و تحسین شد که برآمده از همین ساختار هستند.

وی با بیان اینکه باید از مسئولان مطالبه شود که مساله بصورت ریشه‌ای حل شود، ادامه می‌دهد: ما باید این پیام را برسانیم که تقویت ساختار قبیله‌ای خلاف جامعه مدنی است، ما باید به سمت جامعه مدنی حرکت کنیم؛ جامعه‌ای که شهروند بداند حاکمیت قانون و دولت امنیتش را تامین می‌کند، نه قبیله.

 

مجرم یا قهرمان

رستم خنیفر فعال اجتماعی همچنین با اشاره به مقاله‌ای که پیش از این با عنوان «عاملان قتل‌های ناموسی مجرم هستند یا قهرمان» نوشته، می‌گوید: طبق صحبتی که با اطرافیانم از اقشار مختلف داشتم، جامعه امروزی قتل ناموسی را نمی‌پذیرد و این عمل را وحشیانه و بربری و قاتلان را مجرم و در حد داعشی می‌دانند. این افراد دیگر در جامعه جایگاهی ندارند، اگر چه در ویدیوی منتشر شده یک نفر قاتل را تشویق می‌کرد اما بازخوردها نشان می‌دهد که اغلب افراد این عمل را تقبیح کرده‌اند.

وی می‌افزاید: این نشان می‌دهد که داریم به سمت جامعه مدنی می‌رویم، اگر این قتل ۲۵ سال پیش اتفاق می‌افتاد بیشتر جنبه خانوادگی و عشیره‌ای پیدا می‌کرد و کل جامعه در آن دخالت نمی‌کرد، اما اکنون اینطور بنظر می‌آید که احساس جامعه با این اتفاق معذب شده است.

خنیفر تصریح می‌کند: ۲۵ سال پیش تصور می‌کردیم در حال گذر از قبیله به جامعه مدنی هستیم اما سیاست‌هایی در خوزستان اجرا شد که باعث شده به قبیله‌گری بازگردیم؛ حالا کار به جایی رسیده است که مسئولان حکومتی به شیوخ بیرق می‌دهند و حتی برخی شیوخ را تعیین می‌کنند که این عوامل قبیله‌گری را تشدید کرده است.

وی با اشاره به کاهش تعداد قتل‌های ناموسی نسبت به گذشته، ادامه می‌دهد: جامعه این قتل‌ها را محکوم می‌کند اما ریشه‌های آن را کمتر بررسی می‌کند، گسترش فضای مجازی، عدم آموزش رسانه‌ای به کودکان، عدم آموزش و پرورش باعث شده افراد در پایان دوره دبیرستان هنوز تعصبات قبیله‌ای خود را یدک بکشند، ضرورت آموزش بومی و محلی و تقویت نهادهای مدنی احساس می‌شود در غیراینصورت امیدی به کاهش این حوادث نداریم زیرا با وجود بیکاری و فقر و از سوی دیگر تشدید تعصبات قبیله‌ای و ازدیاد اسلحه ضریب قتل و خشونت بالا رفته و شبی نیست که صدای اسلحه را در اطراف خود نشنویم به طوری که احساس می‌کنم قتل دارد در جامعه ما عادی می‌شود.

خنیفر با تاکید بر اصلاح جامعه از درون و با استفاده از توان نخبگان، یکی از موانع این امر مهم را، نگاه امنیتی به نخبگان عرب عنوان می‌کند که باعث شده نتوانند با فراق بال کار فرهنگی و جمعی کنند.

 

قتل‌های خاموش

معصومه تمیمی نویسنده و مترجم عربی اما همچنان آمار قتل‌های ناموسی را نگران کننده می‌داند: سال‌هاست که به صورت علنی خبری از قتل‌های ناموسی نمی‌شنویم ولی این قتل‌ها بصورت خاموش اکثرا در روستاها هنوز ادامه دارد و بیشتر مواقع این قتل‌ها را به عنوان دختر خودکشی جامیزنند. مثلا می‌گویند دختر سم خورده. پارسال در عبدالخان گفتند دختری خودسوزی کرده اما بعد شنیدیم که خودشان او را کشته‌اند. یکی دیگر دختری از بستگان دوستم بود که برادرش او را مجبور کرد اسید بخورد. شنیده‌ها از این قتل‌های ناموسی خیلی زیاد است و شاید ماهی یک بار موردی را از دوستان و آشنایان می‌شنویم. قتل منا اما تفاوتش این است که اصطلاحا قبح کشتن از بین رفته و قاتل علنی در کوچه و خیابان با افتخار آن را اعلام کرده است.

پارسال در عبدالخان گفتند دختری خودسوزی کرده اما بعد شنیدیم که خودشان او را کشته‌اند. یکی دیگر دختری از بستگان دوستم بود که برادرش او را مجبور کرد اسید بخورد.

وی می‌گوید: در حادثه اخیر بیشتر مردان سکوت کرده بودند و ما از آنها خواستیم که واکنش نشان بدهند، چرا که خیلی از آنها می‌خواهند مساله را به گردن قانون و حکومت بیندازند در حالی که بخش عظیم این فجایع فرهنگی و مسئولیت آن برعهده نخبگان جامعه است.

تمیمی با تاکید بر تاثیر کارهای فرهنگی ادامه می‌دهد: کارهای فرهنگی و آموزشی بر زندگی زنان بسیار تاثیر دارد و می‌تواند آنها را نسبت به حقوقشان آگاه کند، تجربه زیسته منهم این را نشان می‌دهد به طور مثال راهنمایی اطرافیان و شبکه‌های اجتماعی به من خیلی کمک کرد که آگاه شوم.

این فعال حوزه زنان می‌افزاید: جامعه مردسالار مانع فعالیت آزادانه زنان است؛ به طوری که مشاهده می‌کنیم بسیاری از زن‌ها و حتی فعالان اجتماعی ترجیح می‌دهند در چارچوب رسم و رسومات جامعه فعالیت کنند و هنجارشکنی نکنند بنابراین زن‌ها برای اینکه کمتر آسیب ببینند باید به خودشان کمک کنند، معتقدم زن‌ها نباید منتظر قانون و حکومت بمانند و خودشان باید برای گرفتن حقوقشان وارد عمل بشوند و در کنار آن باید مطالبات قانونی‌شان را هم دنبال کنند.

تمیمی می‌گوید: قتل ناموسی اخیر را بخشی از جامعه تقبیح کرده اما هنوز هم بخشی از جامعه آن را تایید می‌کند و به بهانه اینکه مقتول نباید فرار می‌کرد و باید به مسئولیت و تعهد خود عمل می‌کرد سعی دارند گناه را به گردن زن قربانی بیندازد، البته در این تحلیل‌ها هیچگاه به کودک همسری قربانی توجه نمی‌شود زیرا کودک همسری نیز در جامعه رواج بسیاری دارد.

 

پایان زن‌کشی

فعالان اجتماعی براین باورند که هنوز بخشی از جامعه سنتی خواهان قتل ناموسی است. در ویدیوی هولناک، نیز شریک قاتل با صدای بلند او را که با سر بریده همسرش در خیابان رژه می‌رود، تشویق می‌کند: «مرد، شیر، شجاع». آیا سریال زن‌کشی پایان می‌گیرد؟

انتهای پیام.
گزارش از نادره وائلی زاده

منبع خبر: ایرنا

برای امضا و پیگیری دیگر اخبار مربوط به درخواست اشد مجازات برای پرونده فجیع همسرکشی اهواز که در حال حاضر در جریان است اینجا را کلیک کنید.

بحث و گفتگو

ناهید ساکی : واقعا نهایت جنایت نهایت بی رحمی نهایت ریش ریش شدن قلب ادم
💬 پاسخ

سایر تجربه‌ها

تجربه‌های بیشتر