وزیر محترم علوم، تحقیقات و فناوری
وزیر محترم جهاد کشاورزی
رئیس محترم سازمان امور استخدامی کشور
با سلام و احترام،
ما جمعی از دانشآموختگان و دانشجویان رشتههای کشاورزی و منابع طبیعی و سایر رشتههای تخصصی مرتبط با منابع پایه، نگرانی جدی خود را نسبت به وضعیت ناعادلانه و مبهم این رشتهها در آزمونهای استخدامی کشور ابراز میداریم.
سالهاست که این رشتهها در دانشگاههای مختلف کشور در مقاطع کارشناسی، کارشناسیارشد و دکتری ارائه میشوند، اما در اغلب آزمونهای استخدامی هیچ ردی از آنها وجود ندارد. این در حالی است که کشور بیش از هر زمان دیگر با بحرانهای جدی در حوزه محیط زیست، منابع طبیعی، آب، خاک و امنیت غذایی روبهروست. نادیده گرفتن تخصصهای مرتبط با این حوزهها، یک تناقض آشکار میان سیاستهای اعلامشده و عملکرد اجرایی است.
بهعنوان نمونه، رشته مهندسی اقتصاد کشاورزی که با هدف تربیت متخصصانی در حوزه اقتصاد منابع، بهرهوری کشاورزی و توسعه پایدار روستاها طراحی شده است، در دفترچههای آزمونهای استخدامی بهطور کامل نادیده گرفته میشود. حتی در مواردی که عنوان «علوم اقتصادی (همه گرایشها)» در آگهیهای استخدامی درج شده است، فارغالتحصیلان این رشته به دلیل تفاوت در عنوان مدرک، از شرکت در آزمون باز میمانند.
وضعیت مشابهی برای سایر رشتههای مرتبط با منابع طبیعی، جنگل، مرتع، خاکشناسی، محیط زیست و... نیز وجود دارد. این در حالی است که تربیت متخصص در این حوزهها با صرف بودجه عمومی، وقت و انرژی جوانان صورت میگیرد؛ اما پس از فراغت از تحصیل، هیچ مسیر روشنی برای جذب و بهکارگیری این نیروهای انسانی تعریف نشده است.
ما بر این باوریم که ادامه این وضعیت آسیبهای گستردهای به همراه دارد، از جمله:
۱. عدم تناسب میان ظرفیت پذیرش دانشگاه و نیاز بازار کار که منجر به افزایش بیکاری در میان نیروهای متخصص و اتلاف منابع ملی میشود.
۲. نبود هماهنگی بین وزارت علوم و سازمانهای استخدامی که باعث شده رشتههایی با سرفصل رسمی و مصوب، در عمل هیچ کاربردی در بدنه اجرایی کشور نداشته باشند.
۳. تضاد با سیاستهای کلان کشور در حوزه منابع طبیعی، کشاورزی پایدار و محیط زیست؛ در حالی که بحرانهای زیستمحیطی کشور رو به گسترش است، نیروهای متخصص آن منزوی و بلااستفاده ماندهاند.
۴. ضروری است در آزمونهای استخدامی کشور، بازنگری کلی در دستهبندی رشتهها و نیازهای شغلی انجام شود تا رشتههای تخصصی مرتبط با کشاورزی و منابع طبیعی در ساختار جذب نیروی انسانی کشور به رسمیت شناخته شوند و فرصتهای شغلی متناسب با آنها در نهادهای مرتبط تعریف گردد.
۵. در نهایت، تبعات انسانی و اجتماعی این روند بسیار نگرانکننده است. سرخوردگی، بیانگیزگی، مهاجرت نخبگان و گسترش ناامیدی در میان جوانان تحصیلکرده، پیامدهایی هستند که نمیتوان نسبت به آنها بیتفاوت ماند.
ما خواستار آن هستیم که با نگاه علمی، عدالتمحور و آیندهنگر، این شکاف عمیق میان نظام آموزش عالی و ساختار استخدامی کشور ترمیم شود. یا برای این رشتهها جایگاه واقعی و مؤثر در استخدامها تعریف شود یا پذیرش آنها در دانشگاهها متوقف گردد تا نسل جوان قربانی ناهماهنگی ساختاری نشود.
با احترام
جمعی از فارغالتحصیلان و دانشجویان رشتههای کشاورزی، منابع طبیعی، محیط زیست و سایر رشتههای مغفولمانده در استخدامیها