ریاست محترم سازمان بهزیستی کشور
جناب آقای دکتر حسینی
سلام؛
ما جمعی از نیروهای مراکز مثبت زندگی، از دل جامعهای هستیم که هر روز با درد، فقر، رنج و امید مردم گره خورده است. ما اولین کسانی هستیم که در خانههای مددجویان را میزنیم، صدای گریهی کودک معلول را میشنویم، با زن سرپرست خانواری همدردی میکنیم که دیگر توان ادامه ندارد و تلاش میکنیم در حد توان خودشان، زندگی را کمی آرامتر کنیم.
اما سالهاست خود ما، بیصدا و بیپناه ماندهایم.
ما که ستونهای اصلی اجرای طرحهای سازمان بهزیستی هستیم، نه قرارداد درست و حسابی داریم، نه امنیت شغلی. حقوق ماهانهمان حدود ۷ میلیون تومان است؛ مبلغی که حتی برای گذران یک زندگی ساده هم کافی نیست. بسیاری از ما از ابتداییترین مزایا و حمایتهای پرسنلی محرومیم، در حالی که بار اصلی کار سازمان بر دوش ماست.
در این سالها با عشق کار کردیم، با کمترین امکانات و بیشترین فشار، چون باور داشتیم کارمان مقدس است. اما امروز احساس میکنیم فراموش شدهایم؛ نه دیده میشویم، نه شنیده میشویم و نه آیندهمان روشن است.
ما نمیخواهیم منتکشی کنیم یا شکایت بنویسیم. فقط میخواهیم عدالت برقرار شود. میخواهیم بدانند که اگر مراکز مثبت زندگی تضعیف شوند، خدمترسانی به هزاران خانواده نیازمند هم متوقف میشود.
ریاست محترم سازمان بهزیستی کشور و مسئولان محترم دولت، میخواهیم بهطور جدی به وضعیت شغلی و معیشتی نیروهای مراکز مثبت زندگی رسیدگی کنند؛ افزایش عادلانه حقوق، عقد قراردادهای رسمی و برخورداری از مزایا، حداقل انتظار ما از نظامی است که مأموریتش حمایت از انسانهاست.
ما صدای کسانی هستیم که سالها با عشق در سکوت کار کردند؛ لطفاً این بار صدای ما را بشنوید.