هیچ درِ بستهای تا ابد بسته نمیماند...
ما یاد گرفتهایم اگر حقی را ندهند، باید بخواهیمش؛بارها و بارها، تا شنیده شود.
گاهی با فریاد، گاهی با کارزار نوشتن، گاهی با یک جمله که در دل تاریکی نوری میتاباند.
در روزگاری که بسیاری از ما از تکرار بیعدالتیها خستهایم، دیدن کسی که سکوت نکرد و اهمیت داد، یعنی هنوز امید زنده است.
از عادل فردوسیپور سپاسگزاریم که در ماجرای منع ورود زنان به ورزشگاههای خوزستان کنار حقیقت ایستاد و صدای اعتراض را بازتاب داد.
غمانگیز است که در قرن حاضر، برای ابتداییترین حقوق انسانی هنوز باید بجنگیم. اما چارهای نیست جز اینکه ادامه دهیم — هرکدام به سهم خود، هرکس به روش خود. چون میدانیم هیچ حقی بدون خواستن به ما برنمیگردد.
این کارزار فقط برای قدردانی از یک چهره نیست؛ برای یادآوریِ یک حقیقت ساده است: تا وقتی حتی یک نفر اهمیت بدهد، هیچ درِ بستهای ابدی نیست.
مبارک همه کسانی باشد که هنوز قلبشان میتپد برای آزادی.
