ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران
با سلام و احترام،
من بهعنوان یکی از معلمان این مرز و بوم که سالهاست با تمام وجود در راه تعلیم و تربیت فرزندان ایران تلاش میکنم، با قلبی پر از امید و اندوه، این سطور را مینویسم. مشکل من و بسیاری از همکارانم تنها یک مشکل صنفی نیست؛ مسئلهای است انسانی و آموزشی که مستقیماً بر آینده کشور تأثیر میگذارد.
ما معلمان، با وجود تمام عشق و تعهدی که به شغل مقدسمان داریم، هر روز زیر بار سنگین دغدغههای معیشتی خرد میشویم. حقوق ما، حتی با اجرای طرحهایی مانند رتبهبندی، نه تنها کفاف یک زندگی آبرومند را نمیدهد، بلکه گاهی از حداقلهای زندگی در این شرایط سخت تورمی نیز عقبتر است. این نابرابری زمانی دردناکتر میشود که میبینیم کارمندان دیگر دستگاههای دولتی، در مناسبتهای مختلف از کمکها و رفاهیاتی برخوردار میشوند که ما غالباً از آن محرومیم.
این محرومیت فقط یک عدد در ترازوی مالی نیست. این فشار، شوق تدریس را از ما میگیرد. وقتی معلم مجبور است برای گذران زندگی به شغل دوم یا سوم روی آورد، طبیعی است که دیگر رمقی برای خلاقیت در کلاس درس، برای ارتباط عمیق با دانشآموز و برای مطالعه و ارتقای دانش خود باقی نماند. آیا این همان «مدرسه قوی» و «معلم قوی»ای است که آرزویش را داریم؟
ما از شما، بهعنوان بالاترین مقام اجرایی کشور، تقاضا داریم صدای ما را بشنوید. ما خواهان اجرای عادلانه و کامل تمام مصوبات مربوط به رفاه معلمان، بازنگری در ساختار حقوقی ما برای کاهش فاصله با سایر کارکنان دولت و شفافیت در اجرای طرحهایی مانند رتبهبندی هستیم. ما میخواهیم بدون دغدغه نان، فقط و فقط به نانآوران فکری کشورمان تبدیل شویم.
اعتماد داریم که با درایت و مساعدت شما، گامی بلند برای بهبود معیشت ما و در نتیجه، ارتقای کیفیت نظام آموزشی کشور برداشته خواهد شد.
با احترام فراوان،
یک معلم دلسوز
