به نام خدا
رئیس محترم سازمان اداری و استخدامی کشور
رئیس و نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی
با سلام،
ما، امضاکنندگان این کارزار، با احترام به نهادهای قانونگذار، مجریان و سیاستگذاران کشور، خواستار بازنگری در یکی از ناعادلانهترین مفاد ساختار اداری استخدام کشور هستیم؛ سیاستی که بدون توجه به واقعیتهای نسلی، اجتماعی و تاریخی، هزاران نفر از متولدین دهه ۱۳۶۰ را در اوج توانمندی عملاً از بسیاری از فرصتهای شغلی محروم کرده است.
دهه شصتیها، نسلی که سالها زیر سایه تیترهای تلخ «سونامی بیکاری» و «بمباران فرصتهای شغلی» زندگی کردهاند؛ نسلی که با تمام توان تلاش کرده اما فرصتهایش گویی در طوفان ناکامی گم شده است.
این گروه در میان دود جنگ، صفهای طولانی و بحرانهای اقتصادی شکل گرفتند. در مدارس شلوغ و رقابتی رشد کردند، با کنکورهای میلیونی وارد دانشگاه شدند و در سالهایی به بازار کار رسیدند که رکود و بیکاری بیداد میکرد. آنها همواره «زیاد بودند»؛ در کلاسها، دانشگاهها، آزمونها و اکنون... در صفهای بلاتکلیف بیکاری.
بسیاری از این افراد پس از سالها تحصیل و تلاش، صرفاً به دلیل عبور از مرز سنی ۳۵ یا ۴۰ سال، از آزمونهای استخدامی دولتی حذف میشوند، درحالیکه از نظر جسمی، ذهنی و تخصصی در شرایط کاملاً مطلوب برای خدمترسانی قرار دارند.
در حالی که برای گروههای مختلف اجتماعی، امتیازها و سهمیههای ویژهای در فرآیندهای استخدامی تعریف شده است؛ از جمله بومیبودن، تاهل، تعداد فرزند و مناطق کمتر توسعهیافته، اما متولدین دهه ۶۰ تاکنون هیچ سهمیه یا سیاست جبرانی دریافت نکردهاند. گویا این دوره زمانی نه تنها حقی برای فرصتهای شغلی نمیآورد، بلکه خود بار سنگینی بر دوش این گروه است.
اجرای سقف سنی یکسان برای تمامی متقاضیان استخدام، بدون توجه به پیشینه و شرایط خاص این نسل، تبعیضی ساختاری و غیرمستقیم علیه آنان است؛ نسلی که هرگز شانس برابر نداشته است.
آیا وقت آن نرسیده که قوانین کلی و خشک با واقعیتهای زیستی و تاریخی این گروه منطبق شود؟ آیا سزاوار نیست که این نسل، نه به عنوان فراموششدگان، بلکه به عنوان نیرویی ارزشمند و جبرانطلب در سیاستهای اشتغال کشور شناخته شود؟
ما این موارد را با دلایل مشخص مطالبه میکنیم:
تولد در شرایط بحرانی: دهه ۶۰ نقطه تلاقی جنگ، تورم، انفجار جمعیت و کمبود زیرساختهای آموزشی و شغلی بود.
حذف تدریجی از بازار کار رسمی: بهدلیل تأخیر در ورود به اشتغال و مقررات سنی نامتناسب با مسیر زندگی این نسل.
نقض عدالت اجتماعی و استخدامی: اعمال سقف سنی یکسان بدون توجه به شرایط و تجربیات خاص.
اتلاف ظرفیت نیروی انسانی: تحصیلکردگان و متخصصان این دوره به جای جذب در ساختار رسمی، به حاشیه رانده شدهاند.
بر این اساس، از مسئولان محترم درخواست میشود:
۱- سقف سن استخدام متولدین دهه ۶۰ حداقل تا ۴۵ سال افزایش یابد.
۲- در آییننامه و دستورالعملهای استخدامی، عدالت نسلی و شرایط تاریخی-اجتماعی لحاظ شود.
۳- امکان بازگشت و حضور این نیروهای مستعد در بازار رسمی کار، با مشوقها و ساختارهای حمایتی فراهم گردد.
این خواسته، نه امتیازخواهی است، نه نادیده گرفتن سایر نسلها، بلکه اصلاحی منطقی، انسانی و دیرهنگام برای نسلی است که سالها در حاشیه سیاستگذاریها قرار گرفته است.
لطفاً صدای ما باشید؛ صدای نسلی که هنوز توان کار دارد، اما فرصت را از دست داده است.