بسمه تعالی
وزیر محترم علوم، تحقیقات و فناوری
با سلام،
این صدای دختران نخبه دانشگاه دولتی الزهرا (س) تهران است؛ صدایی که امیدواریم پیش از آنکه خاموش و خفه شود، به گوش مسئولان محترم و مهربان وزارت علوم برسد.
متأسفانه در سالهای اخیر، حراست دانشگاه بهجای ایفای نقش واقعی خود در پاسداری از امنیت، آرامش و کرامت دانشجویان، فراتر از حدود قانونی عمل کرده است. بهجای آنکه مأموران حراست حافظ جان، مال و آبروی ما باشند، برخوردهایی صورت گرفته که بیش از هر چیز، آرامش روحی و روانی ما را خدشهدار کرده است.
بارها شاهد بودهایم که مأموران حراست با ادبیاتی زننده و توهینآمیز، هم دانشجویان و هم خانوادههای ایشان را خطاب قرار دادهاند.
خانوادههایی که برای دیداری کوتاه و آرامشبخش با دختران خود به دانشگاه مراجعه میکنند، بارها با صحنههایی تلخ مواجه شدهاند. مأموران حراست نهتنها با ادبیات محترمانه با آنان سخن نمیگویند، بلکه با برخوردی تند، تحقیرآمیز و گاه سلیقهای، مانع ورودشان میشوند. بسیاری از والدین که تنها نیتشان دیدار کوتاه با فرزندشان است، ناچار شدهاند بیدلیل پشت درهای دانشگاه بمانند یا توهینهای نابجا را تحمل کنند. آیا رواست پدر و مادری که فرزند خود را به امید امنیت و تحصیل به دانشگاه سپردهاند، هنگام دیدار، چنین بیمهری و بیاحترامی را تجربه کنند؟
در قانون مجازات اسلامی (ماده ۶۰۸) تصریح شده است که هرگونه توهین به اشخاص - حتی در مقام اجرای وظیفه - جرم محسوب میشود. همچنین در قانون حمایت از عفاف و حجاب، هیچ فرد یا نهادی مجاز به توهین و تحقیر دیگران به بهانه اجرای قانون نیست؛ اما ما هر روز شاهد این بودهایم که هم از طرف حراست خوابگاه و هم از طرف حراست ورودی دانشگاه، به خاطر پوشش مورد توهین و دادوفریاد قرار گرفتهایم. آیا این رفتار و فریاد زدن بر سر دختران، اسلامیست؟
مشکلات اما به اینجا ختم نمیشود. دانشجویان خوابگاه برخلاف حق مسلمی که در آییننامهی اصلی خوابگاه ذکر شده، حتی با ارائه کارت شناسایی معتبر نیز اجازه ورود مهمان به خوابگاه ندارند!
علاوه بر آن، دانشگاه الزهرا با ایجاد محدودیتی کمسابقه، ورود هر فردی جز خود دانشجویان را به محوطه خوابگاه ممنوع کرده است؛ درحالیکه در هیچیک از دانشگاههای دیگر چنین محدودیتی وجود ندارد و حتی در گذشته همین دانشگاه نیز این رویه مرسوم نبوده است. نتیجه این سیاست آن شده که دانشجویان الزهرا در فضایی بسته و منزوی قرار گرفتهاند، بیآنکه بتوانند با دانشجویان سایر دانشگاهها تعامل علمی، فرهنگی و اجتماعی داشته باشند. افزون بر این، برخلاف دیگر دانشگاهها که بهطور منظم میزبان برنامههای متنوع علمی و فرهنگی هستند، ما در الزهرا به دلیل همین محدودیتها از برگزاری چنین فعالیتهایی محروم ماندهایم. آیا این سیاست انزواگرایانه سزاوار محیطی است که باید کانون شکوفایی علمی و فرهنگی دختران نخبه کشور باشد؟
در آخر، حراست با قانون تازهای که وضع کرده، جان همه ما را به لبمان رسانده است: دانشجو به هیچ علتی پس از ساعت ۱۰ شب حق ورود به خوابگاه ندارد!
چنین تصمیمی یعنی اگر دانشجویی بهناچار دیر برسد، باید شب را در خیابان سپری کند! آیا این روش صحیح نگهداری از امانتهای مردم است؟ آیا امنیت و آرامش روانی دانشجویان، که سرمایههای علمی این کشورند، به این شکل تضمین میشود؟
ما، دانشجویان دانشگاه دولتی تهران، از وزارت محترم علوم و مسئولان ذیربط درخواست میکنیم هر چه سریعتر:
۱. به رفتارهای خارج از قانون و غیرانسانی برخی مأموران حراست پایان داده شود.
۲. احترام به کرامت انسانی دانشجویان و خانوادههای آنان تضمین گردد.
۳. تصمیمهای غیرمنطقی و آسیبزا، مانند ممنوعیت ورود پس از ساعت ۱۰ شب و بسته بودن محیط دانشگاه، لغو یا اصلاح گردد.
«زندان» عبارتیست که بهتازگی دختران نخبه دانشگاه الزهرا (س) برای مکانی که قرار بود خانه دوم آنها و محل پیشرفت و ترقیشان برای ساخت آیندهای بهتر باشد، به کار میبرند! این نشان از عمق زخمهای قلبهای آنان است.
این نامه، صدای دخترانی است که همزمان با تلاش علمی و خدمت به آینده این کشور، خواستار احترام و امنیت روانی هستند. امیدواریم این صدا، بهجای خفهشدن، شنیده شود.
با احترام
جمعی از دانشجویان دانشگاه الزهرا (س) تهران